کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهره گشاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چهره گشاده
لغتنامه دهخدا
چهره گشاده . [ چ ِ رَ / رِ گ ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) مجلو. برقع برافکنده . روی گشاده : سپر ماه چهره گشاده ٔ قلم قدرت اوست ، و تیغ آفتاب از میانه ٔصبح برکشیده ٔ ارادت او. (سندباد نامه ٔ ظهیری ص 2).
-
واژههای مشابه
-
رابطه مستقیم (چهره به چهره)
دیکشنری فارسی به عربی
اِتّصالٌ مُواجهي (مباشرٌ)
-
پریچهره
فرهنگ نامها
(تلفظ: pari čehre) (= پری چهر) ، ← پریچهر .
-
چهرهآسا
فرهنگ نامها
(تلفظ: čehre āsā) (چهره + آسا (پسوند شباهت)) ، اصیل و آزاده .
-
خوشچهره
فرهنگ نامها
(تلفظ: xoš čehre) خوش صورت ، دارای چهرهی زیبا و قشنگ .
-
نگینچهره
فرهنگ نامها
(تلفظ: negin čehre) (به مجاز) ویژگی آن که چهره اش چون نگین ، زیبا و قشنگ است ؛ (به مجاز) زیبا روی و ارزشمند .
-
نیکچهره
فرهنگ نامها
(تلفظ: nik čehre) (= نیک چهر) ، ← نیک چهر .
-
گل چهره
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol čehre) (به مجاز) دارای چهرهای مانند گل ، زیبا روی ، گل رخ .
-
ماهچهره
فرهنگ نامها
(تلفظ: māh čehre) (= ماه چهر) ، ← ماه چهر .
-
صبح چهره
لغتنامه دهخدا
صبح چهره . [ ص ُ چ ِ رَ / رِ ] (ص مرکب ) سپیدچهره . رجوع به صبح چهر و صبح جبین شود.
-
نیم چهره
لغتنامه دهخدا
نیم چهره . [ چ ِ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) نیم چهر. نیم رخ . تصویری که نیمی از صورت را نشان دهد. رجوع به نیم رخ شود. || نسناس . نیم چهر. رجوع به نیم چهر و رجوع به ناظم الاطباء و فرهنگ فارسی معین شود.
-
گل چهره
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹گلچهر› [قدیمی، مجاز] golčehre زیبا؛ خوشگل؛ خوبرو؛ گلرخ.
-
make-up artist
چهرهپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] هنرمندی که کار چهرهپردازی انجام دهد * در زبان فارسی واژۀ "گریمور" برای این مفهوم به کار رفته که ساخته فارسیزبانان است.
-
make-up, grimage (fr.)
چهرهپردازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] هر تغییری که با استفاده از مواد آرایشی در چهره یا پیکر بازیگر نمایش یا فیلم ایجاد شود