کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهرهپردازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چهرهپردازی
مترادف و متضاد
۱. نقاشی، صورتگری، صورتسازی، چهرهسازی، نگارگری
۲. طراحی، چهرهنگاری
۳. وصف، توصیف
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چهرهپردازی
واژگان مترادف و متضاد
۱. نقاشی، صورتگری، صورتسازی، چهرهسازی، نگارگری ۲. طراحی، چهرهنگاری ۳. وصف، توصیف
-
واژههای همآوا
-
چهره پردازی
لغتنامه دهخدا
چهره پردازی . [ چ ِ رَ / رِ پ َ ] (حامص مرکب ) عمل چهره پرداز. رخسازی . صورت سازی . ساختن و پرداختن چهره ٔ اشخاص و چیزها. مصوری . صورتگری . نقاشی .