کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهارطاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چهارطاق
/ča(ā)hārtāq/
معنی
۱. سقف یا گنبدی که بر روی چهارپایه بنا شده و چهار طرف آن باز باشد.
۲. [قدیمی] خیمۀ چهارگوشه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چهارطاق
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِمر.) 1 - سقف یا گنبدی که بر روی چهارپایه بنا شده و چهار طرف آن باز باشد. 2 - خمیدة چهارگوش .
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان احمدآبادبخش تکاب شهرستان مراغه ، 748 تن سکنه دارد. از چشمه سار آبیاری میشود. محصولش غلات ، حبوبات ، بادام و کرچک است ، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی از قبیل جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیرم بخش گاوبندی شهرستان لار. در 53 هزارگزی خاور گاوبندی واقع است . 208 تن سکنه دارد. از چاه آبیاری میشود محصولش غلات و خرماست . شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشت بسطام بخش قلعه نو شهرستان شاهرود. 460 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات ، بنشن و انواع میوه و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری است . این ده از دو محل بالا و پائین تشکیل شده است ، یکی...
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چاپلق بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. در 4 هزارگزی شمال الیگودرز واقع است ، 730 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات و لبنیات است شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گلیم و جاجیم است . (از ف...
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ده تازیان بخش مشیز شهرستان سیرجان ، 155 تن سکنه دارد. از رودخانه آبیاری میشود. محصولش غلات و حبوبات است . شغل اهالی زراعت میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرنو بالا ولایت باخرز، بخش طیبات شهرستان مشهد. در 7هزارگزی شمال باختر طیبات واقع است ، 393 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات و بنشن است . شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ای...
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوغر بخش بافت شهرستان سیرجان . در 40هزارگزی شمال باختر بافت ، 519 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و حبوبات است . شغل اهالی زراعت است . دری کوئیه و نهنگ جزء این ده است . (از فرهنگ جغرافیایی ای...
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ ، در 42 هزارگزی باختر قصبه ٔکبودرآهنگ واقع است . محصولش غلات دیم و لبنیات است . شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان ، گلیم و جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز، در 25هزارگزی باختر اهواز و 3 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ اهواز به هویزه واقع است ، 120 تن سکنه دارد. از چاه آبیاری میشود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت است . در هزارگزی این آبادی...
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان ، 247تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات ، انگور، قیسی و یونجه است . شغل اهالی زراعت و گلیم بافی و جاجیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ ] (اِخ )دهی است جزء دهستان اشتهارد بخش کرج شهرستان تهران ،58 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ ](اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. در 41هزارگزی جنوب خاور اردل واقع است ، 165 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ محلی و چشمه آبیاری میشود.محصولش غلات ، گردو، انگور و عسل است . شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ ...
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ / چ ِ ] (اِ مرکب ) چارطاق . چهارطاقی . قبه و گنبدی که بر چهار پایه و ستون استوار باشد، سطحی که زیر آن قرار میگیرد مربع است و ستونها بر گوشه های آن قرار دارد و هر دو ستون از بالا با طاق و هلالی به یکدیگر متصل شوند و قبه و گنبد بر این ط...
-
چهارطاق
لغتنامه دهخدا
چهارطاق . [ چ َ / چ ِ ](اِخ ) ظاهراً نام دروازه ای بوده است در شهر کرمان : با دلیران لشکر و شاه مظفر متوجه کرمان شد. و تا دروازه ٔ چهارطاق عنان بازنکشیدند و از آنجا آتش جنگ اشتعال گرفت . (تاریخ گزیده چ اروپا ص 631).