کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهارروزه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چهارروزه
لغتنامه دهخدا
چهارروزه .[ چ َ / چ ِ زَ / زِ ] (ص نسبی ) مجازاً به معنی زودگذر و ناپایدار که بس نپاید و به درازا نکشد. سپنجی .- چهارروزه ٔ عمر یا عمر چهارروزه ؛ عمر زودگذر.- دنیای چهارروزه ؛ دنیای ناپایدار. جهان گذران .
-
جستوجو در متن
-
چارروزه
لغتنامه دهخدا
چارروزه . [ زَ / زِ ] (ص نسبی ) چهارروزه . مجازاً به معنی کوتاه . دنیای چهارروزه ، کنایه از عمر کوتاه است .
-
چهارصباح
لغتنامه دهخدا
چهارصباح . [ چ َ / چ ِ ص َ ] (اِ مرکب ) چهارروز. چهاربامداد. چهارصباح عمر. چهارروز عمر. چهارروزه ٔ عمر. چهارروزه ٔ زندگانی . و از آن کوتاهی مدت اراده کنند. و یا کوتاه وانمود کردن مدت خواهند، هرچند که کوتاه نباشد. سپنج . رجوع به چارصباح شود.
-
دوه
لغتنامه دهخدا
دوه . [ دَوْه ْ ] (ع مص ) شتر را در نوبت چهارروزه خواندن به آب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
دو
لغتنامه دهخدا
دو. [ دَوو ] (اِخ ) زمینی میان بصره و مکه به چهارروزه راه هموار و بی نشان که جز به هدایت ستارگان از آن بیرون نتوان شدن .(یادداشت مؤلف ). زمین همواری است بین مکه و بصره در یک جاده به امتداد چهار میل . (از معجم البلدان ).
-
نخشب
لغتنامه دهخدا
نخشب . [ ن َ ش َ ] (اِخ ) شهری به بخارا که جغرافی نویسان اسلامی آن را «نسف »هم نامیده اند . این شهر در دره ٔ کشکه دریا قرار داشته است ، نخشب در جاده ٔ بخارا به بلخ ، به مسافت چهارروزه راه از بخارا و هشت روزه از بلخ ، واقع بوده است . (از حاشیه ٔ برهان...