کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهارده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چهارده
/ča(ā)hārdah/
معنی
عدد صحیح بین سیزده و پانزده؛ «۱۴».
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
fourteen
-
جستوجوی دقیق
-
چهارده
فرهنگ فارسی معین
(چَ یا چِ دَ) (اِ.) عدد اصلی بین سیزده و پانزده ، ده به علاوة چهار.
-
چهارده
لغتنامه دهخدا
چهارده . [ چ َ / چ ِ دَه ْ ] (عدد مرکب ، ص مرکب ، اِ مرکب ) عدد اصلی میان سیزده و پانزده . ده بعلاوه ٔ چهار. رجوع به چارده شود.- ماه شب چهارده یا چهارده شب ؛ بدر. ماه تمام . پُرماه . گردمه . گردماه .- مِثل ماه شب چهارده ؛ سخت زیبا. بسیار زیبا.- مَه...
-
چهارده
لغتنامه دهخدا
چهارده . [ چ َ دِه ْ ] (اِخ ) از قرای استرآباد است . خالصه ٔ دیوان از سه رشته قنات آبیاری میشود. (از مرآت البلدان ج 4 ص 298). از دهات سدن رستاق (مازندران واسترآباد تألیف رابینو ص 168). دهی است از دهستان سدن رستاق بخش کردکوی شهرستان گرگان . 1180 تن س...
-
چهارده
لغتنامه دهخدا
چهارده . [ چ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فلاور بخش لردگان شهرستان شهرکرد. 122 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و برنج است . شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان ، گلیم بافی است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
-
چهارده
لغتنامه دهخدا
چهارده . [ چ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان املش بخش رودسر شهرستان لاهیجان . 350 تن سکنه دارد. از شلمان رود و پل رود آبیاری میشود. محصولش برنج و چای است . شغل اهالی زراعت است . این ده از دو محل بالا وپائین تشکیل شده . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ...
-
چهارده
لغتنامه دهخدا
چهارده . [ چ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان بالاخواف بخش خواف شهرستان تربت حیدریه ، 225 تن سکنه دارد. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات ، پنبه و بنشن است . شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه و کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
چهارده
لغتنامه دهخدا
چهارده . [ چ َ دِه ْ ] (اِخ ) قصبه ای است از دهستان لفمجان بخش مرکزی شهرستان لاهیجان ، 3283 تن سکنه دارد. از سفیدرود آبیاری میشود. محصولش برنج ، و کنف و ابریشم است . صیفی کاری دارد. شغل اهالی زراعت است . 20 دربند دکان و یک حمام دارد. چهارده از محله ه...
-
چهارده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چارده› (ریاضی) ča(ā)hārdah عدد صحیح بین سیزده و پانزده؛ «۱۴».
-
چهارده
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: čârde طاری: čârde طامه ای: čârdeh طرقی: čârde کشه ای: čârdeh نطنزی: čârdeh
-
واژههای مشابه
-
چهارده بالا
لغتنامه دهخدا
چهارده بالا. [ چ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهآباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند و 118 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
چهارده رودبار
لغتنامه دهخدا
چهارده رودبار. [ چ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نرم آب بخش دودانگه ٔ شهرستان ساری ، 120 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ تجن آبیاری میشود. محصولش غلات و برنج و شغل اهالی کشاورزی و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
چهارده قوت
لغتنامه دهخدا
چهارده قوت . [ چ َ / چ ِ دَه ْ ق ُوْ وَ ] (اِ مرکب ) چهارده نیرو که عبارت است از حواس ظاهری از قبیل : جاذبه ، ماسکه ، هاضمه ، دافعه ، غاذیه ، مولده ، مصوره ، نامیه ، غضبی ، شهوانی و غیره . (حکمت اشراق صص 288-287).
-
چهارده بند
لغتنامه دهخدا
چهارده بند. [ چ َ / چ ِ دَه ْ ب َ ] (ص مرکب ) (مرکب از چهارده + بند) که بند چهارده دارد. || (اِ مرکب ) اصطلاحاً بند، بیت شعری است با قافیه ٔ خاص و ممتاز از قوافی ابیات قبل خود که در «ترکیب بند» به دنبال هر ترکیب آید و در هر قسمت و ترکیب قافیه ٔ دیگر ...
-
چهارده پائین
لغتنامه دهخدا
چهارده پائین . [ چ َ دِه ْ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شهآباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. از قنات آبیاری میشود. محصولش غلات ، و انواع میوه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).