کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهارخلط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چهارخلط
لغتنامه دهخدا
چهارخلط. [ چ َ / چ ِ خ ِ ] (اِ مرکب ) در اصطلاح پزشکان قدیم ،بلغم و خون و سودا و صفراست . رجوع به چارخلط شود.
-
جستوجو در متن
-
طبع
واژگان مترادف و متضاد
۱. چاپ، نشر ۲. خو، سرشت، شیمه، منش، نهاد ۳. ذوق، قریحه، شاعری ۴. تمایل، گرایش، رغبت، میل ۵. قریحه، استعداد ۶. طبیعت، مزاج ۷. ذائقه ۸. رغبت، میل ۹. هریک از چهار عنصر اصلی ۱۰. هریک از چهارخلط اصلی، اخلاط چهارگانه ۱۱. سلیقه، پسند،
-
امزجه ٔ اربعه
لغتنامه دهخدا
امزجه ٔ اربعه . [ اَ زَ / زِ ج َ / ج ِ ی ِ اَ ب َ ع َ / ع ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بقراط و جالینوس منش را تابع مزاج قرار داده و غلبه ٔ یکی از اخلاط (که بزعم آنان از چهارخلط تجاوز نمیکرد) را بر سه خلط دیگر باعث اختلاف امزجه می دانسته اند و از اینرو...