کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چهارارکان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چهارارکان
/ča(ā)hār[']arkān/
معنی
=چهارآخشیج
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چهارارکان
لغتنامه دهخدا
چهارارکان . [ چ َ / چ ِ اَ ] (اِ مرکب ) نوعی از خیمه باشد که در عراق آن را شروانی گویند و در هندوستان راوتی . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ). نوعی از خیمه ٔ چهارگوشه . شروانی . چهارآیین . (فرهنگ فارسی معین ). || چهارحد عالم را نیز گ...
-
چهارارکان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. عربی] ‹چارارکان› [قدیمی] ča(ā)hār[']arkān =چهارآخشیج
-
واژههای همآوا
-
چهار ارکان
فرهنگ فارسی معین
( ~. اَ) [ فا - ع . ] (اِمر.) 1 - چهار حد جهان : مشرق ، مغرب ، شمال و جنوب . 2 - نوعی خیمة چهارگانه .
-
جستوجو در متن
-
امهات طبایع
لغتنامه دهخدا
امهات طبایع. [ اُم ْ م َ ت ِ طَ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از چهارارکان است . (از آنندراج ).
-
چهاراقران
لغتنامه دهخدا
چهاراقران . [ چ َ / چ ِ اَ ] (اِ مرکب ) خیمه و شروانی . (برهان ). || چهارحد جهان . (برهان ). || (اِخ ) چهار یار حضرت رسول رجوع به چهارارکان شود.
-
آباء
لغتنامه دهخدا
آباء. (ع اِ) ج ِ اَب . پدران .- آباء علوی ؛ افلاک و ستارگان . سبعه ٔ سیاره .- آباء عنصری ؛ آخشیجان . چارآخشیج . عناصر اربعه . بسائط. چهاراَرکان . امهات . اسطقسات . ارکان اربعه . کیان : مر جاه تو و قدر ترا از سر معنی آباء و سطقسات غلامند و پرستار. س...
-
عناصر
لغتنامه دهخدا
عناصر. [ ع َ ص ِ ] (ع اِ) ج ِ عُنصر. آخشیجان . رجوع به عنصر شود : ترتیب عناصر را بشناس که دانی اندازه ٔ هر چیز مکین را و مکان را. ناصرخسرو.- عناصر اربعه ؛ در نزد قدما عبارت بود از آتش و باد و آب و خاک . (از اقرب الموارد). و عقیده داشتند که آنها چهار...