کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چنگله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چنگله
/čangole/
معنی
۱. (زیستشناسی) چنگال؛ پنجۀ درندگان و پرندگان.
۲. چنگک؛ قلاب.
۳. (موسیقی) چنگ.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چنگله
لغتنامه دهخدا
چنگله . [ چ َ گ ِ ل َ / ل ِ ] (اِ) موی مرغوله و مجعد را گویند، و آن مویی باشد که هر تارش برهم نشسته و بخود پیچیده بود همچون موی زنگیان ، و جعد.نقیض سبط است ، و سبط مویی را گویند که تارهای آن مطلقاً پیچ و خم نداشته باشد. (برهان ). موی مجعد و مرغوله و ...
-
چنگله
لغتنامه دهخدا
چنگله . [ چ َ گ ُل َ / ل ِ ] (اِ) نام سازی است که چنگ گویند. (جهانگیری ) (برهان ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) : چزد رابر شاخهای خم گرفته لحن نای باد را از برگهای خشک بانگ چنگله . مسعودسعدسلمان (از انجمن آرا).رجوع به چنگ شود. || پنجه ٔ مردم . (جهانگیری...
-
چنگله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čangole ۱. (زیستشناسی) چنگال؛ پنجۀ درندگان و پرندگان.۲. چنگک؛ قلاب.۳. (موسیقی) چنگ.
-
جستوجو در متن
-
کروشه
واژهنامه آزاد
(پارسی سره؛ واژۀ پیشنهادی کاربران) چنگله (چَنگَلِه).
-
مجعد
لغتنامه دهخدا
مجعد. [ م ُ ج َع ْ ع َ ] (ع ص ) موی مرغول . (غیاث ) (آنندراج ). موی مرغول کرده شده . (از منتهی الارب ). موی مرغول و چنگله . (ناظم الاطباء). بشک . (زمخشری ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). موی پیچ پیچ . موی پیچیده .مُقَصَّب . مقابل سَبط. (یادداشت ایضاً) :...
-
چنگ
لغتنامه دهخدا
چنگ . [ چ َ ] (اِ) نام سازیست مشهور . (جهانگیری ) (برهان ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). سازی است مشهور که سر آن خمیده است و تارها دارد. (آنندراج ) (انجمن آرا). نوعی از مزامیر است در غایت شهرت . (شرفنامه ٔ منیری ). صنج ؛ و آن بر دو قسم است یکی دو صف...