کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چنچله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چنچله
لغتنامه دهخدا
چنچله . [ چ َ چ َ ل ِ ] (اِ) باد پیچ و چنبلول . (ناظم الاطباء). ریسمانی دولا که از شاخ درخت و جاهای بلند آویزان کنند و در آن نشسته آیند و روند نمایند. (از ناظم الاطباء). چنچولی . باد. تاب . رجوع به چنچولی شود.
-
جستوجو در متن
-
چنبلول
لغتنامه دهخدا
چنبلول . [ چَم ْ ب َ ] (اِ) بادپیچ . (ناظم الاطباء). چنچله و چنچولی . و رجوع به چنچله وچنچولی شود. || نفخ و پیچش باد در شکم .
-
چنچولی
لغتنامه دهخدا
چنچولی . [ چ َ ] (اِ) بمعنی بادپیچ است و آن ریسمانی باشد که در ایام عید و نوروز از شاخ درخت و جاهای بلند آویزند و زنان و کودکان بر آن نشسته در هوا آیند و روند و گویند این لغت از لغات هندی است . (از برهان ) (آنندراج ). ریسمانی که دو سرش ببالا بسته و د...