کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چند و چون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چند و چون
لغتنامه دهخدا
چند و چون . [ چ َ دُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) کم و کیف .- بی چند و چون ؛ بی گفتگو.- گذشته از چند و چون ؛ مافوق کم و کیف :ز هر چیز گنجی به پیش اندرون شمارش گذر کرده از چند و چون .فردوسی .
-
چند و چون
فرهنگ گنجواژه
کیفیت و کمیت.
-
واژههای مشابه
-
چِنْدَ
لهجه و گویش گنابادی
chenda در گویش گنابادی یعنی مرتب کردن ، چیدن
-
هم چند
فرهنگ فارسی معین
( ~. چَ) (ص .) معادل ، برابر.
-
یک چند
فرهنگ فارسی معین
( ~. چَ) (ق .) مدتی ، روزگاری .
-
زاغ چند
لغتنامه دهخدا
زاغ چند. [ چ ِ / چ َ ] (اِخ ) دژی است در ترکستان . (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
نیم چند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] nimčand برابر نصف؛ به اندازۀ نصف.
-
چند جزءی
دیکشنری فارسی به عربی
مرکب
-
یک چند
دیکشنری فارسی به عربی
جزييا
-
تنی چند
دیکشنری فارسی به عربی
حفنة
-
چند تا
دیکشنری فارسی به عربی
انبوب متفرع
-
چند برابر
دیکشنری فارسی به عربی
انبوب متفرع
-
چند برابرکردن
دیکشنری فارسی به عربی
انبوب متفرع
-
چند فاز
دیکشنری فارسی به عربی
ضعف