کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چندهگذاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
dosage
چندهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تعیین و تنظیم مقدار دفعات مصرف دارو متـ . تعیین مقدار مصرف
-
واژههای مشابه
-
dose
چنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مقدار تجویزشده در یک یا چند وعده، ازجمله مقدار خاصی از دارو یا مقدار معینی از اشعه متـ . مقدار مصرف
-
چنده
لغتنامه دهخدا
چنده . [ چ َ دَ] (عدد مبهم ) (از: چند + ه ، پسوند). (حواشی برهان ).چند. که مقدار غیر معین باشد. (برهان ) (آنندراج ).
-
چنده
لغتنامه دهخدا
چنده . [ چ ِ دِ ](اِخ ) دهی از دهستان دهدز بخش دهذر شهرستان اهواز است . در 21 هزارگزی باختر دهدز واقع شده . کوهستانی و گرمسیر است و 200 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ کارون مشروب میشود. محصولش گندم و جو است . شغل اهالی زراعت و راهش مالرو است . (از فرهنگ ...
-
چنده
واژهنامه آزاد
(چُ) (دَ). مدفوع (معمولا سفت و خشک)
-
گذاری
لغتنامه دهخدا
گذاری . [ گ ُ ] (ص نسبی ) گذرنده . عبورکننده : چه آن سوگند و چه باد گذاری چه آن زنهار و چه ابر بهاری . (ویس و رامین ).مرا تنها بماند ایدر به خواری چو خان رهگذر مرد گذاری . (ویس و رامین ).نگر تا هیچگونه غم نداری که تیمار جهان باشد گذاری .(ویس و رامین ...
-
gene dosage, gene dose
چندۀ ژن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] تعداد نسخههای یک ژن خاص در یک ژنگان
-
toxic dose
چندۀ سمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] چندهای از ماده که مسمومیت ایجاد میکند
-
dosimetry
چندهسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] اندازهگیری چنده/ مقدار مصرف دارو یا میزان تابش پرتو براساس روشهای علمی متـ . مقدارسنجی 1
-
chlorine dose
چندۀ کلر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مقدار کلر افزودهشده به یک مایع که معمولاً برحسب میلیگرم در لیتر بیان میشود
-
چنده نمودن
لغتنامه دهخدا
چنده نمودن . [ چ ُ دَ / دِ ن ُ / ن ِ/ ن َ دَ ] (مص مرکب ) این لفظ هندی است . بفارسی دایره کشیدن و دایره ساختن . (مجموعه ٔ مترادفات ص 120).
-
کلاه گذاری
لغتنامه دهخدا
کلاه گذاری . [ ک ُ گ ُ ] (حامص مرکب ) کلاه سر کسی گذاشتن . (فرهنگ عامیانه ٔ جمالزاده ). عمل کلاه گذار. و رجوع به کلاه گذار و ترکیب کلاه سر کسی گذاشتن ذیل کلاه شود.
-
embouchure (fr.), lip 1
لبگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] روش گذاشتن دهان و لب بر روی برخی سازها بهخصوص فلوت و سازهای بادیِ زبانهدار و برنجی
-
blotting, blot transfer
لکهگذاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] هریک از روشهای انتقال مولکولهای پروتئین رِنا یا دِنا از ژل الکتروکوچی به یک غشای نازک