کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چندراهۀ لولهای دود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
manifold 1
چندراهه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] راهگاهی چندشاخه برای پخش یا گردآوری سیال
-
fuel manifold
چندراهۀ سوخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی، قطعات و مجموعههای خودرو] لولۀ اصلی همراه با لولههای خروجی منشعب از آن برای توزیع سوخت به درون محفظههای احتراق موتور
-
grand union
چندراهۀ ممتاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] محل تقاطع دو خط قطار خیابانی با بزرگراه دارای چند انشعاب که حرکت قطار در تمامی جهات را امکانپذیر میکند
-
intake manifold,inlet manifold, inlet pipe,induction manifold,suction manifold
چندراهۀ هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چندراههای که مخلوط سوخت و هوا را به سیلندرها میرساند
-
intake manifold heater, flame glow plug
گرمکن چندراهۀ هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] گرمکن الکتریکی یا شعلهای که دمای مخلوط سوخت و هوا را برای بهبود احتراق پیش از ورود به سیلندر افزایش میدهد
-
variable intake manifold
چندراهۀ هوای تنظیمپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چندراههای که در آن مسیر ورود هوا به سیلندر تغییرپذیر است
-
چندراهۀ هوای ضربهقوچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] ← چندراهۀ هوای کوبشی
-
ram intake manifold
چندراهۀ هوای کوبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چندراهۀ هوایی دراز با مجاری متعدد که در سرعتهایی معین با افزایش میزان مخلوط سوخت و هوا به تغذیۀ سیلندرها کمک میکند متـ . چندراهۀ هوای ضربهقوچی
-
جستوجو در متن
-
دودکش
فرهنگ فارسی معین
(کِ) (ص فا. اِ.) 1 - آن چه که دود را کشد. 2 - لوله و منفذی که دود از آن بالا رود مانند لوله مطبخ ، حمام ، بخاری و غیره .
-
فر لوله ای
لهجه و گویش تهرانی
فر لوله لوله
-
اگزوز
لغتنامه دهخدا
اگزوز. [ اِ زُزْ ] (از انگلیسی ، اِ) اکزوز. در اصطلاح فنی به دود حاصل از احتراق گازبنزین در ماشین اطلاق شود. (فرهنگ فارسی معین ). || تمام مسیر حرکت دود مذکور (دود حاصل از سوختن گاز بنزین در اتومبیل ). (از فرهنگ فارسی معین ).- لوله ٔ اگزوز ؛ لوله ٔ آه...
-
دود زدن
لغتنامه دهخدا
دود زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) دود برآمدن . دود بیرون زدن . دود بیرون شدن چنانکه از لوله ٔ بخاری . || برآمدن فتیله ٔ چراغ و غیره تا آنجا که شعله با دود برآید: چراغ دود می زند. (یادداشت مؤلف ).- دود بیرون زدن ؛ بیرون شدن دود. بیرون آمدن دود. برآمدن ...
-
دودکش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) dudkeš لوله یا روزنی که دود از آن بالا میرود؛ تنوره: دودکش مطبخ، دودکش حمام، دودکش بخاری، دودکش کوره.
-
لوله ای
لغتنامه دهخدا
لوله ای . [ لو ل َ / ل ِ ] (ص نسبی ) به شکل لوله . استوانه ای . || قسمی قفل . || قسمی پیوند درختان .