کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چنبری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چنبری
/čambari/
معنی
١. مانند چنبر؛ به شکل چنبر؛ گِرد. ٢. خمیده؛ دارای انحنا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
annular, circular
-
جستوجوی دقیق
-
چنبری
لغتنامه دهخدا
چنبری . [ چَم ْ ب َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: آبادیی است قدیم النسق از جمله ٔ قرا و مزارع طبس میباشد که در جلگه واقع است و هوایی معتدل دارد و محصول آن گندم و جو است و از آب قنات مشروب میشود. (از مرآت البلدان ج 4 ص 274).
-
چنبری
لغتنامه دهخدا
چنبری . [ چَم ْ ب َ ] (ص نسبی ) مدور و گرد دایره ای . (ناظم الاطباء). چنبرمانند. حلقه مانند. دایره مانند. هر چیز که چون کم غربال و چنبر دف و امثال اینها باشد : طلب کن بقا را که کون و فسادهمه زیر این گنبد چنبریست . ناصرخسرو.از روی چرخ چنبری رخشان سهیل...
-
چنبری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به چنبر) ‹چنبرین› [قدیمی] čambari ١. مانند چنبر؛ به شکل چنبر؛ گِرد. ٢. خمیده؛ دارای انحنا.
-
چنبری
دیکشنری فارسی به عربی
منحرف
-
واژههای مشابه
-
گنبد چنبری
لغتنامه دهخدا
گنبد چنبری . [ گُم ْ ب َ دِ چَم ْ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است : طلب کن بقا را که کون و فسادهمه زیر این گنبد چنبری است .ناصرخسرو.
-
cirrhous
نوکچنبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که نوک آن پیچک دارد
-
bench root, gooseneck 1
ریشهچنبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] حالتی که در آن ریشۀ اولیۀ داننهال براثر مقاومت پوستۀ بذر به حالت حلقوی درمیآید
-
چرخ چنبری
لغتنامه دهخدا
چرخ چنبری . [ چ َ خ ِ چَم ْ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آسمان . (ناظم الاطباء). چرخ . کنایه از آسمان است : چنبر از هم برگشاید چرخ از اقبال توگر نگردد بر ره رأی تو چرخ چنبری . سوزنی .رجوع به چرخ شود.
-
مثلث پایینچنبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← حفرۀ پایینترقوهای
-
مثلث چنبری ـ کتفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← مثلث ترقوهای ـ کتفی
-
حفرۀ پایینچنبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← حفرۀ پایینترقوهای
-
خط میانچنبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← خط میانترقوهای
-
مثلث چنبری ـ سینهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← مثلث ترقوهای ـ سینهای
-
infraclavicular triangle
مثلث پایینترقوهای، مثلث پایینچنبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← حفرۀ پایینترقوهای