کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چنبرک زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چنبرک زدن
لغتنامه دهخدا
چنبرک زدن . [ چَم ْ ب َ رَ زَ دَ ] (مص مرکب ) چنبرزدن . چنبره زدن . چنبرک کردن . حلقه زدن . خمیده شدن . و رجوع به چنبرک کردن و چنبر زدن و چنبره زدن شود.
-
واژههای مشابه
-
چنبرک کردن
لغتنامه دهخدا
چنبرک کردن . [ چَم ْ ب َ رَ ک َ دَ] (مص مرکب ) قد را خم دادن . خم شدن . قامت را به علامت خضوع خماندن . دولا و خمیده ایستادن به علامت خضوع .
-
غنبرک و چنبرک
لغتنامه دهخدا
غنبرک و چنبرک .[ غَم ْ ب َ رَ ک ُ چَم ْ ب َ رَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح عامیانه ) چمباتمه نشستن بحال غم و اندوه .
-
چنبرک و قنبرک
لغتنامه دهخدا
چنبرک و قنبرک . [ چَم ْ ب َ رَ ک ُ قَم ْ ب َ رَ ] (ص مرکب ، از اتباع ) کج و کوله . خم و چم .
-
چَنبَرک و قَنبَرک
فرهنگ گنجواژه
کج و کوله، چمباتمه.
-
واژههای همآوا
-
چَنبَرَک،()زدن
لهجه و گویش تهرانی
در گوشهای نشستن و سر به گریبان بردن.