کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چمخال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چمخال
/čamxāl/
معنی
نوعی تفنگ یا تپانچۀ سرپر.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
musket
-
جستوجوی دقیق
-
چمخال
فرهنگ فارسی معین
(چَ) (اِ.) = شمخال : نوعی تفنگ گلوله ای یا ساچمه ای سرپر که در قدیم متداول بود.
-
چمخال
لغتنامه دهخدا
چمخال . [ چ َ ] (اِ) نوعی تفنگ . شمخال . قسمی تفنگ گلوله ای یا ساچمه ای سرپر که در قدیم متداول بوده است . و رجوع به شمخال شود.
-
چمخال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹شمخال› (نظامی) [قدیمی] čamxāl نوعی تفنگ یا تپانچۀ سرپر.
-
جستوجو در متن
-
بسطام
لغتنامه دهخدا
بسطام . [ ب َ ] (اِخ ) ابن الجایتو. یکی از چهار پسر اولجایتو و در سن دوازده سالگی در موضع چمخال نزدیک بیستون در راه بغداد درگذشت . رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 27 و ذیل جامعالتواریخ رشیدی ص 70 شود.