کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چماله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چماله
معنی
(چُ لِ) (ص .) (عا.) پارچه یا لباس ِ چین و چروک دار.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چماله
فرهنگ فارسی معین
(چُ لِ) (ص .) (عا.) پارچه یا لباس ِ چین و چروک دار.
-
چماله
لغتنامه دهخدا
چماله . [ چ ُ ل َ / ل ِ ] (ص ) در تداول عامه ، به معنی پارچه یا لباس یا کاغذ ناصاف و پرچین و چروک . پارچه یا کاغذ درهم مالیده و در هم فشرده . مُچاله . مقابل صاف و صوف . و رجوع به مُچاله و چماله کردن شود.
-
واژههای مشابه
-
چماله کردن
لغتنامه دهخدا
چماله کردن . [ چ ُ ل َ / ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) درهم مالیدن چیزهایی از قبیل پارچه و لباس و کاغذ و دستمال و غیره . پرچین و چروک ساختن پارچه یا کاغذ و نظایر اینها. مچاله کردن . در هم فشردن و به هم مالیدن و ناصاف کردن کاغذ و لباس و پارچه و امثال اینها.
-
مُچاله، چُماله، چُمُبله
لهجه و گویش تهرانی
جمع شده
-
جستوجو در متن
-
کماله
لغتنامه دهخدا
کماله . [ ک ُ ل َ / ل ِ ] (اِ)ابریشم کج را گویند و آن ابریشم فرومایه است . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || کماله بمعنی کج (کژ) مقابل راست را به معنی «کژ» که معرب آن قز است گرفته اند. و امروز نیز «چماله » به همین معنی استعمال می شود و فرهنگ نوی...