کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چلیپاوار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چلیپاوار
لغتنامه دهخدا
چلیپاوار. [ چ َ ] (ص مرکب ) صلیبی و خاج شکل . (ناظم الاطباء). به شکل چلیپا. چلیپاوش .صلیب مانند. و رجوع به چلیپا و چلیپاواری و چلیپاوش شود.
-
جستوجو در متن
-
decussated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قطع شده، چلیپاوار قطع کردن
-
چلیپاوش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [آرامی. فارسی] [قدیمی] čalipāvaš چلیپاوار؛ مانند چلیپا؛ به شکل صلیب.
-
decussate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
decussate، چلیپاوار قطع کردن، یکی در میان، یکی در میان یا بشکل بودن
-
چلیپاوش
لغتنامه دهخدا
چلیپاوش . [ چ َ وَ ] (ص مرکب ) چلیپاوار. صلیب مانند. به شکل خاج .- زلف چلیپاوش ؛ کنایه از زلف پرچین وشکن . زلف خم اندرخم و شکن درشکن : حلقه ٔ آن جعد او سلسله جنبان کیست زلف چلیپاوشش آفت ایمان کیست . مولوی (از آنندراج ).رجوع به چلیپا و چلیپاوار شود.
-
چلیپاواری
لغتنامه دهخدا
چلیپاواری . [ چ َ ] (حامص مرکب ) خاج شکلی و وضع صلیبی . (ناظم الاطباء). به شکل چلیپا بودن چیزی .خاج شکلی و چلیپاوشی و صلیب مانندی . شبیه بودن به صلیب در شکل و وضع. و رجوع به چلیپا و چلیپاوار شود.