کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چلوپزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چلوپزی
لغتنامه دهخدا
چلوپزی . [ چ ِ / چ ُ ل َ / لُو پ َ ] (حامص مرکب ) عمل چلوپز. شغل چلوی . پختن چلو. و رجوع به چلو و چلوپز شود. || (اِ مرکب ) دکان و مغازه ٔ چلوپز. رجوع به چلوپزخانه و چلوی شود.
-
جستوجو در متن
-
چلوپز
لغتنامه دهخدا
چلوپز. [ چ ِ / چ ُ ل َ / لُو پ َ ] (نف مرکب ) آنکه چلوپزی داند. پزنده و طبخ کننده ٔ چلو. طباخی که در پختن چلو تخصص دارد. کسی که چلوپزی را پیشه دارد. آنکس که در چلوپزخانه کار چلو پختن با اوست . چلوی . و رجوع به چلو و چلوپزخانه و چلوپزی و چلوی شود.
-
چلوی
لغتنامه دهخدا
چلوی . [ چ ِ / چ ُ ل َ / لُو ] (ص نسبی ) چلویی . در تداول عامه ؛ به کسی گویند که چلوپزی یا چلوفروشی پیشه دارد. چلوپز. مدیر چلوپزخانه . آنکه چلوپزی و چلوفروشی کند. و رجوع به چلو و چلوپز و چلویی شود.
-
چلوپزخانه
لغتنامه دهخدا
چلوپزخانه . [ چ ِ / چ ُ ل َ / لُو پ َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) دکان چلوی . مغازه ٔ چلوپزی . جایی که در آنجا چلوپزند و فروشند. محل کار چلوپز. و رجوع به چلو و چلوپز و چلوپزی شود. || در اصطلاح بعضی از طبقات ، آشپزخانه و مطبخ منزل راگویند. محلی از خانه که ...
-
پشت بند
لغتنامه دهخدا
پشت بند. [ پ ُ ب َ ] (اِ مرکب ) دیواری کوتاه در پی دیواری بلند برای نگاه داشتن آن از افتادن . بنائی پشت دیوار تا برپای ماند. || مدد. معین . ردیف . || ذخیره در سپاهی . || طعام دوم که در چلوکبابی ها آرند کمتر از اَوّلی . بار دوم چلوکباب در دکانهای چلوپ...
-
ی
فرهنگ فارسی معین
(پس .) این حرف به آخر اسم ملحق شود برای افادة نسبت بین دو چیز و آن برای معانی متعدد بود. 1 - مطلق نسبت ، و آن بر چند قسم است :الف - نسبت به مکان : شیرازی ،اصفهانی ، رامسری . ب - نسبت به چیز: ارغوانی ، پرنیانی ، زعفرانی . ج - نسبت به شخص : اسرافیلی ....