کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چلر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چلر
/čele(a)r/
معنی
درختی با ساقۀ قطور و برگهای بیضیشکل که از چوب آن در صنعت استفاده میشود؛ آلاش؛ آلش؛ الاش؛ راش؛ راج؛ مرس؛ قزلآغاج؛ قزلگز.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چلر
لغتنامه دهخدا
چلر. [ چ ِ ل َ ] (اِ) قسمی درخت . نامی است که در نوز مازندران به «الاش » و «راش » دهند. نامی که در «نور» به «فاگوس سیلواتیکا» دهند. نبع. درختی است که چوب آن برای ساخت پارو و دسته ٔ بیل یا برای سوخت استعمال می شود و در جنگلهای ایران از آن موجود است و ...
-
چلر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چلهر› (زیستشناسی) čele(a)r درختی با ساقۀ قطور و برگهای بیضیشکل که از چوب آن در صنعت استفاده میشود؛ آلاش؛ آلش؛ الاش؛ راش؛ راج؛ مرس؛ قزلآغاج؛ قزلگز.
-
جستوجو در متن
-
راش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹راج› (زیستشناسی) rāš درختی جنگلی با برگهای ضخیم و گلهای خوشهای که چوب آن در صنعت کاربرد دارد؛ آلاش؛ الاش؛ آلوش؛ آلش؛ چهلر؛ چلر؛ مرس؛ قزلآغاجغ؛ قزلگز.
-
الاش
لغتنامه دهخدا
الاش . [ اَ ] (اِ) آلاش . راش . زان . بُشجیر عیش السیاح . شجرةالنَبَع. از درختانی است که طالب آب و هوای مرطوب میباشد، از آستارا و طوالش و دیلمان تا کلارستاق و نور و کجور دیده میشود. این درخت بیشتر در نقاط مرتفع کوهستانی میروید و در جنگلهای نور که تا ...
-
نبع
لغتنامه دهخدا
نبع. [ ن َ ] (ع مص ) برآمدن آب چاه و چشمه و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). بیرون آمدن آب از چشمه . (از اقرب الموارد). نُبوع . (منتهی الارب ). نَبَعان . (معجم متن اللغة). جوشیدن آب از چشمه . (فرهنگ خطی ) : ور ره نبعش بود بسته چه غم ...
-
راش
لغتنامه دهخدا
راش . (اِ) توده و انبار غله ٔ پاک شده را گویند مرادف جاش . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (از فرهنگ رشیدی ). توده و انبار غله .(غیاث اللغات ). توده و انبار غله ٔ پاک شده و از کاه برآورده را گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). انبارغله . چاش نیز گویند....