کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چلاس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چلاس
/čelās/
معنی
کسی که از روی پستی و تنگ چشمی هرنوع خوردنی نزد کسی ببیند هوس کند و از پیش هرکسی لقمهای بردارد؛ شکمباره.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چلاس
لغتنامه دهخدا
چلاس . [ چ َ ] (ص ) کسی را گویند که پیش از انداختن سفره از هر رنگ یا هر طَبَق لقمه ای چند طعام بخورد و او را به عربی لَوّاس خوانند. (از برهان ). کسی را گویند که پیش از گشودن سفره و آوردن آن از هر دیگ یا هر طبق لقمه بردارد و بخورد و او را به عربی لواس...
-
چلاس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه] čelās کسی که از روی پستی و تنگ چشمی هرنوع خوردنی نزد کسی ببیند هوس کند و از پیش هرکسی لقمهای بردارد؛ شکمباره.
-
جستوجو در متن
-
دله
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه] dale ۱. شکمباره؛ چلاس.۲. [مجاز] چشمچران.۳. [مجاز] هرزه؛ ولگرد.