کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چغزواره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چغزواره
/čaqzvāre/
معنی
=جلبک
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چغزواره
فرهنگ فارسی معین
(چَ غْ رِ) (اِمر.) جُلبک ، خزه .
-
چغزواره
لغتنامه دهخدا
چغزواره . [ چ َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) بمعنی چغزپاره است که جل وزغ و جامه ٔ غوک و طحلب و بزغسمه باشد. (برهان ). جل وزغ را گویند، و آن چیزی باشد مانند ابریشم سبز که در آبهای ایستاده بهم رسد و بعربی طحلب خوانند. (آنندراج ). مرادف چغزپاره و چغزابه و «جامه...
-
چغزواره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چغزابه، چغزاوه، چغزباره، چغزپاره، چغزلاوه› (زیستشناسی) [قدیمی] čaqzvāre =جلبک
-
جستوجو در متن
-
چغواره
لغتنامه دهخدا
چغواره . [ چ َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) مخفف چغزواره . وزغ . (ناظم الاطباء). و رجوع به چغزباره و چغزپاره . و چغزواره شود. || جل وزغ . (ناظم الاطباء). و رجوع به چغزواره شود.
-
جغرابه
لغتنامه دهخدا
جغرابه . [ ج َ ب َ / ب ِ ] (اِ) جغزاوه . جغزواره . جلبک . جل وزغ . (شعوری ) (ناظم الاطباء). طحلب . چغزپاره . چغزواره . اغثر. رجوع به چغزلاوه و چغزواره شود.
-
چغزاوه
لغتنامه دهخدا
چغزاوه . [ چ َ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) طحلب و جل وزغ . (ناظم الاطباء). چغزابه و رجوع به چغزابه و چغزباره و چغزپاره و چغزلاوه و چغزواره شود. || کف سبزی که به روی آبهای راکد می نشیند. (ناظم الاطباء). و رجوع به چغزپاره و چغزلاوه و چغزواره شود.
-
چغزپاره
لغتنامه دهخدا
چغزپاره . [ چ َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) جل وزق را گویند و آن چیزی باشد مانند ابریشم سبز که در آبهای ایستاده بهم رسد و بعربی «طحلب » خوانند. (برهان ) (آنندراج ). طحلب و جل وزغ . (ناظم الاطباء). چغزاوه و چغزباره وچغزواره و چغزلاوه . جل مزغ (در اصطلاح اهال...
-
چغزباره
لغتنامه دهخدا
چغزباره . [ چ َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) سبزی بالای آب ایستاده که جامه ٔ غوک و بزغسمه نیز گویند. (رشیدی ). سبزه بسته ٔ روی آب که نام مشهورش جل وزغ است . (فرهنگ نظام ). چغزابه و چغزپاره و چغزواره . طحلب . جامه ٔ غوک . و رجوع به چغزابه و چغزاوه و چغزپاره و...
-
چغرواره
لغتنامه دهخدا
چغرواره . [ چ َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) چغرلاده (مصحف چغزلاوه ). چغزابه . چغزلاوه . چغزپاره . جامه ٔ غوک . طحلب . و رجوع به چغزواره شود.
-
چزابه
واژهنامه آزاد
چَزابه؛ به نظر می رسد این واژه تغییر یافتۀ واژۀ «چغزابه» بوده که شکل های « چغزواره»، «چغزپاره» و «چغزباره» به همین معنی کاربرد دارند. در فرهنگ معین ذیل واژۀ «چغزواره» چنین آمده است: «چغزواره:(چغزباره، چغزپاره، چغزابه، چغزاوه، چغزلاوه) (اسم مرکب)، چی...
-
چغزابه
لغتنامه دهخدا
چغزابه . [ چ َ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) مرادف چغزواره و «چغزپاره » و«جامه ٔ خواب بک » و «جُل وزغ » و «جامه ٔ غوک » و «بزغمه » که جملگی بمعنی سبزی بالای آب است و غوک در آن باشد. (از انجمن آرا ذیل لغت چغز) (از آنندراج ). جل وزغ و طحلب . (ناظم الاطباء). چ...
-
چغزلاوه
لغتنامه دهخدا
چغزلاوه . [ چ َ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) طحلب و جل وزغ . (ناظم الاطباء). سبزه ای که بر سرآبهای راکد پدید آید. غوک جامه ، بزغمه . بزغسمه ، جل بزغ . عَذبَة. عَذِبَة. عِرمِض . عِرماض . غَلفَق . ناضر. (منتهی الارب ). جامه ٔ غوک . چیزی مانند ابریشم سبزرنگ که ...
-
چم
لغتنامه دهخدا
چم . [ چ ِ ] (اِ) جل وزغ را گویند و آن چیزی باشد سبز مانند ابریشم که در روی آبهای ایستاده به هم رسد. (برهان ). سبزیی باشد شبیه به ابریشم که درمیان آب به هم رسد و آن را بزغمه نیز گویند و در پارسی جل بک نامند. (جهانگیری ). سبزی روی آب که جامه ٔ غوک گوی...
-
جلبک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی. فارسی] (زیستشناسی) jolbak گروهی از گیاهان بدون ریشه، ساقه، شاخه، و برگ که به شکل نوار سبز و دراز در آب، جاهای مرطوب، و روی تنۀ بعضی درختها پیدا میشود و در بعضی دریاها نیز به شکل نوارهای پهن و دراز دیده میشود که بر روی آب شناور است. د...