کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چشنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چشنده
/če(a)šande/
معنی
ویژگی کسی که مزۀ چیزی را بچشد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
sipper, taster
-
جستوجوی دقیق
-
چشنده
لغتنامه دهخدا
چشنده . [ چ َ / چ ِ ش َ دَ / دِ ] (نف ) کسی که چیزی را میچشد و چاشنی میکند. (ناظم الاطباء). آن کس که طعام یا شراب را چشد و مزه ٔ آن را امتحان کند. چاشنی گیر. طاعِم . (منتهی الارب ). رجوع به چشیدن شود.
-
چشنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) če(a)šande ویژگی کسی که مزۀ چیزی را بچشد.
-
چشنده
دیکشنری فارسی به عربی
متذوق
-
جستوجو در متن
-
ذایق
واژگان مترادف و متضاد
چشنده
-
perspirative
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چشنده
-
ذَائِقَةُ
فرهنگ واژگان قرآن
چشنده
-
ذَائِقُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
چشنده ها
-
طاعم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] tā'em خورنده؛ چشنده.
-
tasters
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تسترها، چشنده، خبره، مزهسنج
-
ذایق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: ذائق] [قدیمی] zāy(')eq چشنده؛ مزهگیرنده.
-
ذایق
فرهنگ فارسی معین
(یِ) [ ع . ذائق ] (اِفا.) چشنده ، مزه گیرنده .
-
ذائق
لغتنامه دهخدا
ذائق . [ءِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ذوق . چشنده . مزه گیرنده .
-
لوس زن
لغتنامه دهخدا
لوس زن . [ زَ ] (نف مرکب ) چاشنی گیر و چشنده . (آنندراج ).
-
متذوق
دیکشنری عربی به فارسی
کارشناس چشيدن مزه شراب وچاي وغيره , مزه سنج , چشنده