کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چشفر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چشفر
/češfar/
معنی
رد پا خصوصاً رد پای جانوران درنده؛ نشان پا؛ جای پا.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چشفر
لغتنامه دهخدا
چشفر. [ چ َ / چ ِ ف َ ] (اِ) بمعنی چشپر است که نشان پا باشد عموماً. (برهان ) (جهانگیری ) (آنندراج ). چشپر و نشان پای . (ناظم الاطباء). چشپر. (فرهنگ نظام ). جای پای آدمی . رد پای انسانی . رجوع به چشپر شود. || نشان پای سباع خصوصاً. (برهان ) (جهانگیری )...
-
چشفر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چشپر› [قدیمی] češfar رد پا خصوصاً رد پای جانوران درنده؛ نشان پا؛ جای پا.
-
جستوجو در متن
-
چشپر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] češpar =چشفر
-
چشپر
لغتنامه دهخدا
چشپر. [ چ َ / چ ِ پ َ ] (اِ) بمعنی نشان پا باشد عموماً. (برهان ) (آنندراج ). بمعنی چشفر است .(جهانگیری ). جای نشای پای آدمی . (از انجمن آرا). نشان پا. (ناظم الاطباء). جای پا عموماً. (فرهنگ نظام ).چشفر. رد پا. جای نهادن پا. رجوع به چشفر شود. || نشان پ...