کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چسی
معنی
(چُ) (حامص .) (عا.) لاف و گزاف بیهوده .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
bravado, vaunt
-
جستوجوی دقیق
-
چسی
فرهنگ فارسی معین
(چُ) (حامص .) (عا.) لاف و گزاف بیهوده .
-
چسی
لغتنامه دهخدا
چسی . [ چ ُ ] (حامص ) پُز و افاده ٔ بسیار و لاف و گزاف . در تداول عامه اصطلاحی است که بیشتر با فعل آمدن بیان شود. رجوع به چسی آمدن شود.
-
واژههای مشابه
-
چُسی
لهجه و گویش تهرانی
قمپز،به خود بالیدن
-
چسی آمدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. پز دادن، فیس کردن، افاده فروختن ۲. تفاخر کردن، فخرفروختن ۳. خودنمایی کردن، متکبرانه رفتار کردن
-
چسی آمدن
فرهنگ فارسی معین
(چُ. مَ دَ) (مص ل .) به طور احمقانه ای به خود بالیدن .
-
چسی آمدن
لغتنامه دهخدا
چسی آمدن . [ چ ُ م َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، لاف و گزاف زدن . پز دادن . قمپز آمدن . خودنمایی و خودستایی کردن . فیس و تکبر کردن . افاده ، در تداول عامه .
-
چُسی آمدن
لهجه و گویش تهرانی
پُز دادن
-
واژههای همآوا
-
چُسی
لهجه و گویش تهرانی
قمپز،به خود بالیدن