کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چسو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چسو
لغتنامه دهخدا
چسو. [ چ ُ ] (نف / ص نسبی ) چسونه در تداول عامه ، آنکه فسوه بسیار دهد. آنکه بسیار تس دهد. آنکه فسوه بسیار کند. رجوع به چس و چسونه شود.
-
جستوجو در متن
-
چسونه
لغتنامه دهخدا
چسونه . [ چ ُ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) در تداول عامه ، آنکه بسیار فسوه کند. چسو. آنکه بسیار تُس دهد. آن کس که بسیار چسد. رجوع به چس و چسو شود. || (اِ مرکب ) جانورکی چون خنفساء و درازتر از آن که در خانه های مرطوب در زیر فرشها پیدا شود، و چون دست بدو زنند...
-
خزوک
واژهنامه آزاد
(شیرازی) خَزوک؛ سوسک. || کَدو: خَزوک سرخرنگ حمام. (در شیراز، کدوی خوردنی را کودو تلفظ می کنند.) || خَزوک چسو: سوسک سیاهی است که از خود بوی بدی منتشر می کند. || تاق تاقک: خزوک مانند کوچک و قهوه ای رنگی است که چون بدن آن را بگیرند، با تکان دادن سر، صدا...
-
و
لغتنامه دهخدا
و. (حرف ) حرف بیست و ششم از حروف هجاء عرب و سی ام از الفبای فارسی و ششم از الفبای ابجدی و نام آن «واو» است و در حساب جُمّل آن را به شش دارند. در تجوید واو از حروف مصمته است . رجوع به مصمته شود. و نیز از حروف یرملون محسوب است . رجوع به یرملون شود. و ن...