کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چستک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چستک
/čostak/
معنی
نوعی کفش چرمی سبک و ساده با کف یکلا؛ چسبک.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چستک
لغتنامه دهخدا
چستک . [ چ ِ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان مؤمن آباد بخش درمیان شهرستان بیرجند که در 37هزارگزی جنوب خاوری درمیان ، بر سر راه مالرو عمومی اسفید به خلبران واقع است . جلگه و گرمسیر است و 23 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات ،لبنیات ، شلغم و چغندر، ش...
-
چستک
لغتنامه دهخدا
چستک . [ چ ُ ت َ ] (اِ) مطلق کفش . (فرهنگ اسدی چ اقبال ص 218 ذیل لغت کفش ). || کفش سبک وزن با کف یک لا که در خانه پوشند. کفش راحتی . چسک . کفش سرپایی . رجوع به چسک شود.
-
چستک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čostak نوعی کفش چرمی سبک و ساده با کف یکلا؛ چسبک.
-
جستوجو در متن
-
چسک
لغتنامه دهخدا
چسک . [ چ ُ س َ ] (اِ) چستک . قسمی کفش . کفش راحتی . کفش سبک برای خانه .کفش دم پایی . قسمی کفش سبک که کفی یک لایی دارد و مخصوص پوشیدن در خانه یا اطاق است . رجوع به چستک شود.
-
چست
لغتنامه دهخدا
چست . [ چ ُ ] (اِ) گیوه و نوعی ازپای افزار که روی آنرا از ریسمان چینند. (ناظم الاطباء). نوعی پای افزار. قسمی پاپوش . رجوع به چستک شود.