کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چروخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چروخ
لغتنامه دهخدا
چروخ . [ چ ُ ] (اِ) در لهجه ٔ محلی ، چرخشت . (در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ). چرخ . جائی که در آن انگور را لگد کنند تا از آب انگور شیره سازند. چرخست . چرس . گودالی از سنگ یا سفال که در آن انگور را لگد کنند تا شیره اش را بگیرند. رجو...
-
جستوجو در متن
-
چروخچه
لغتنامه دهخدا
چروخچه . [ چ ُ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) در لهجه ٔ محلی ، چروخ کوچک . (در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه ). چرخشتک . ظرفی نسبتاً بزرگ و بیضی شکل که ازسفال ساخته در یک طرف آن سوراخی تعبیه کنند و غالباً در این طرف غوره ٔ انگور میریزند و آب آن...
-
چرخشت
لغتنامه دهخدا
چرخشت . [ چ َ خ ُ / خ َ ] (اِ) آنجای که انگور برای شراب بپالاید. (فرهنگ اسدی ).بر وزن و معنی چرخست باشد و آن چرخی و حوضی باشد که انگور در آن ریزند و بمالند تا شیره ٔ آن برآید. (برهان ). چَرَس باشد. (نسخه ای از فرهنگ اسدی ). حوضی که انگور در آن ریزند ...
-
چرس
لغتنامه دهخدا
چرس . [ چ َ رَ ] (اِ) بند و زندان را گویند. (برهان ). بند و زندان بود. (جهانگیری ) (انجمن آرا)(آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام ) : چون نباشد شاعر منحول کار شعردزدکی گذارد بی گناهی قافیت را در چرس . سنائی (از جهانگیری ).آید به چشمم هر نفس عالم ز ...
-
چرخ
لغتنامه دهخدا
چرخ . [ چ َ ] (اِ) فلک سیارگان بود. (فرهنگ اسدی ). آسمان و فلک . (برهان ). فلک . (جهانگیری ). کره . سپهر و آسمان و کره ٔ فلکی . (ناظم الاطباء). آسمان به اعتقاد قدیم که کره ای است گردنده . (فرهنگ نظام ). گردون . فلک الافلاک : چرخ چنین است و بر این ره ...