کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چرخۀ نیتروژن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
lytic cycle
چرخۀ کافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] چرخۀ فعال تکثیر در ویروس که به تولید زادگان ویرویونها و رها شدن آنها از یاختۀ میزبان منجر میشود
-
carbon cycle
چرخۀ کربن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جریان و تبادل کربن بین مخازن چهارگانۀ جوّ و زیستکره و اقیانوسها و رسوبات ازطریق فرایندهای فیزیکی و شیمیایی و زمینشناختی و زیستشناختی
-
tide cycle, tidal cycle
چرخۀ کِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک، مهندسی نقشهبرداری] دورۀ ظهور کامل پدیدههای کِشَندی مانند روز کِشَندی یا ماه قمری
-
سه چرخه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . چَ خِ) (اِمر.) وسیلة نقلیة بچه گانه با دو چرخ در عقب و یک چرخ فرمان در جلو که با پا زدن به حرکت درمی آید.
-
سه چرخه
لغتنامه دهخدا
سه چرخه . [ س ِ چ َ خ َ / خ ِ ] (اِ مرکب ) وسیله ٔ نقلیه ای که با سه چرخ حرکت کند. حرکت آن یا به وسیله ٔ نیروی موتور یا گردانیدن اهرمی که با واسطه ٔ زنجیری چرخها را بحرکت درمی آورد، صورت میگیرد. (فرهنگ فارسی معین ).
-
چرخه ٔ آبنوس
لغتنامه دهخدا
چرخه ٔ آبنوس . [ چ َ خ َ / خ ِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان باشد عموماً. (برهان ). آسمان . (ناظم الاطباء). || فلک اول خصوصاً. (برهان ). فلک قمر. (ناظم الاطباء).
-
چرخه زدن
لغتنامه دهخدا
چرخه زدن . [ چ َ خ َ / خ ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) رشتن و تافتن . (ناظم الاطباء). رجوع به چرخه زن شود. || گشت زدن . پرسه زدن . بیهوده و بدون قصد راه رفتن . از سوئی به سوئی رفتن : چون روباه چرخه مزنید، هر زمان بجایی دیگر سر برزنید. (اسرار التوحید چ بهمنیار...
-
چرخه بیان
لغتنامه دهخدا
چرخه بیان . [ چ َ خ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج که در 25هزارگزی شمال خاوری سنندج و 10هزارگزی شمال شوسه ٔ سنندج به همدان واقع است . جلگه و سردسیر است و 235 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات ، شغل اهالی زراعت و گله دار...
-
چرخه تیر
لغتنامه دهخدا
چرخه تیر. [چ َ خ َ / خ ِ ] (اِ مرکب ) محور چرخ . (ناظم الاطباء).
-
چرخه زن
لغتنامه دهخدا
چرخه زن . [ چ َ خ َ /خ ِ زَ ] (نف مرکب ) ریسنده ٔ ریسمان و غزال . (ناظم الاطباء). || گشت زن . پرسه زن . آنکه بیهوده و بدون قصد از سوئی بسوئی رود. رجوع به چرخه زدن شود.
-
سه چرخه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) sečarxe وسیلۀ نقلیه که سه چرخ داشته باشد، چه با نیروی موتور حرکت کند و چه با نیروی پا یا دست.
-
چرخه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
دورة
-
هزار چرخه
دیکشنری فارسی به عربی
دورة بالکيلو
-
cyclic climax theory
نظریۀ اوج چرخهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نظریۀ مربوط به پوشش گیاهی کامل که بهجای تغییرات تکجهتی بر تغییرات چرخهای تأکید میکند
-
long-cycle theory
نظریۀ چرخۀ سلطه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظریهای که بر پایۀ آن تحولات نظام بینالملل الگویی مشخص و تکراری دارد بهنحویکه پس از پایان یک دورۀ طولانی و فراگیرِ چیرگیِ یک قدرت بر بخش مهمی از جهان دورهای دیگر آغاز میشود که معمولاً با جنگ همراه است