کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چرخۀ باربَری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
car cycle
چرخۀ باربَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] فاصلۀ زمانی بین دو بارگیری یک وسیلۀ نقلیه
-
واژههای مشابه
-
چرخه
واژگان مترادف و متضاد
۱. تناوب، دور، سیر، سیکل ۲. چرخ، گردونه ۳. کلاف نخ
-
چرخه
فرهنگ فارسی معین
(چَ خِ) (اِ.) 1 - زنجیره ؛ مجموع فرایندهای مرتبط با هم . 2 - فاصله زمانی ای که در طی آن یک حادثه یا پدیدة منظم رخ می دهد، سیکل .
-
چرخه
لغتنامه دهخدا
چرخه . [ چ َ خ َ / خ ِ ] (اِ) بمعنی «چرخله » است و آن رستنی و نباتی باشد که بعربی «شکاعی » گویند، بسبب آنکه بسیار سست و ساق باریک است ، چه هرگاه کسی را بسیار ضعیف و لاغر بینند، گویند: «کانه عود شکاعی ». (برهان ) (آنندراج ). چرخله . (ناظم الاطباء). شُ...
-
چرخه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) čarxe ۱. هرچیز شبیه چرخ.۲. چرخ دستی که زنان با آن نخ میریسند؛ چرخ کوچک پنبهریسی؛ چرخ نخریسی: ◻︎ ازآن چرخه که گرداند زن پیر / قیاس چرخ گردنده همیگیر (نظامی۲: ۱۰۲).۳. آلتی در چرخ نخریسی دستی که نخ دور آن پیچیده میشود.۴. کلاف نخ.
-
چرخه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) čarxe گیاهی با ساقۀ سست و باریک؛ چرخله؛ کافیلو.
-
چرخه
دیکشنری فارسی به عربی
دورة
-
چرخه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: -------- طاری: --------- طامه ای: -------- طرقی: --------- کشه ای: --------- نطنزی: --------
-
cycle time
مدت چرخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مجموع زمانهای تنظیم حرکت در تقاطع در یک نوبت
-
loop 2
چرخه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] شیبراهۀ حلقوی در تقاطعهای غیرهمسطح برای انجام گردش به چپ
-
whorl
چرخه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] گروهی از اجزای گل از قبیل کاسبرگها، گلبرگها، پرچمها و برچهها که آرایش حلقوی دارند
-
hydrologic cycle, water cycle
چرخۀ آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] چرخهای شامل حرکت آب میان زمین و جوّ و اقیانوس
-
volcanic cycle
چرخۀ آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] توالی منظمی از تغییرات در رفتار یک آتشفشان
-
intelligence cycle
چرخۀ اطلاعات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فرایند تبدیل اطلاعات خام به اطلاعات معتبر برای استفادۀ مصرفکنندگان آن