کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چرخانتباران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
Rotifera, Rotatoria
چرخانتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از سلسلۀ جانوران که مژههای تاج سر آنها متحرک است و طول گونههای از 40 میکرومتر تا 3 میلیمتر است
-
واژههای مشابه
-
چرخان
واژگان مترادف و متضاد
۱. چرخنده، دوار ۲. گردان
-
چرخان
لغتنامه دهخدا
چرخان . [ چ ُ ](اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «بعقیده ٔ صاحب معجم البلدان شهریست در خوزستان در نزدیکی شوش ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 218). در معجم البلدان «جرخان » (با جیم ) بضم اول شهری بخوزستان نزدیک شوش یاد شده است .
-
چرخان
لغتنامه دهخدا
چرخان .[ چ َ ] (نف ، ق ) گردان . گردگردان . چرخنده . || در حال چرخیدن . || در حال چرخانیدن .
-
چرخان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) čarxān ۱. چرخنده؛ گردان.۲. (قید) در حال چرخیدن.
-
twist lock/ twistlock
قفل چرخان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] افزارهای برای محکم بستن و جابهجایی ایمن بارگُنج که با ورود به گوشهبَستها و چرخش در آنها قفل میشود
-
آتش چرخان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) 'ātaščarxān = آتشگردان
-
rotary evaporator, rotavap
تبخیرکُن چرخان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستگاهی برای خارج کردن آرام و مؤثر مقدار زیادی حلاّل فرّار از محلول یک ترکیب آلی که داخل ظرفی چرخان قرار گرفته است، به روش تبخیر در فشار کاهیده
-
آتش چرخان
لغتنامه دهخدا
آتش چرخان . [ ت َ چ َ ] (اِ مرکب ) جواله . آتشگردان . آتش سرخ کن .
-
Cnidaria
گزندهتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از جانوران دارای تقارن شعاعی ساده که اندامکهای نیشزنندهای به نام نخکیسه (nematocyst) دارند؛ دولایهای هستند و روپوست و شکمپوست (gastroderm) آنها را مادهای به نام میانچسب (mesogloea) از هم جدا میکند
-
Echiura, Echiurida
ماردُمتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از سلسلۀ جانوران با بدنی استوانهای و سوسیسمانند که قسمت جلویی آن ماهیچهای و خرطوممانند و برخلاف ماشورهتباران ثابت است
-
Sipunculida, Sipuncula
ماشورهتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از سلسلۀ جانوران با ظاهری کرمشکل و بدنی استوانهای و فاقد بند که دهانشان با تعدادی شاخک (tentacle) احاطه شده است که بخشی از حلق مکنده (protrusible introvert) هستند؛ این جانوران دارای دستگاه گوارش نعلشکل هستند که مخرج آنها در س...
-
Spongiaria
اسفنجتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] ← روزنکتباران
-
Hepatophyta, Hepaticophyta
جگرواشتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] شاخهای از گیاهان غیرآوندی شامل تقریباً 6000 گونه که اغلب کوچکاند و در محیطهای مرطوب زندگی میکنند متـ . جگرواشان Liverworts, hepatics