کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چرت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چرت
/če(a)rt/
معنی
حرف یاوه و بیمعنی؛ چرتوپرت.
〈 چرتوپرت: [عامیانه] = چرت
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بیراه، چرند، حرفمفت، مزخرف، مهمل، یاوه، سخن بیهوده
فعل
بن گذشته: چرت زد
بن حال: چرت زن
دیکشنری
catnap, chert, doze, drowse, nap
-
جستوجوی دقیق
-
چرت
واژگان مترادف و متضاد
بیراه، چرند، حرفمفت، مزخرف، مهمل، یاوه، سخن بیهوده
-
چرت
واژگان مترادف و متضاد
پینکی، بیدار و خواب، خوابسبک، نوم، قنیمخواب، هجوع، چرتک
-
چرت
فرهنگ فارسی معین
(چُ) (اِ.) خواب سَبُک ، حالت بین خواب و بیداری .
-
چرت
لغتنامه دهخدا
چرت . [ چ ُ ] (اِ)غنودگی و پینکی و حالت نیم خواب . (ناظم الاطباء). خواب کمی نشسته یا درازکشیده . (از فرهنگ نظام ). حالت آنکه او را خواب آمده ، لکن میخواهد بیدار ماند و پیاپی پلک های او بهم آید و باز گشاده شود. پی درپی چشم بر هم نهادن و باز کردن از غل...
-
چرت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه] če(a)rt حرف یاوه و بیمعنی؛ چرتوپرت.〈 چرتوپرت: [عامیانه] = چرت
-
چرت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عامیانه] čort حالت بین خواب و بیداری؛ خواب سبک؛ غنودگی؛ پینکی.〈 چرت زدن: (مصدر لازم) [عامیانه] اندکی خوابیدن؛ به خواب کوتاه رفتن.
-
چرت
دیکشنری فارسی به عربی
اغف , اغفاءة , غفوة , نوم
-
واژههای مشابه
-
چُرت
لهجه و گویش تهرانی
خواب کوتاه
-
چِرت
لهجه و گویش تهرانی
حرف یاوه و مفت. جفنگ، یاوه، ژاژ
-
چرت چرت
لغتنامه دهخدا
چرت چرت . [ چ ِ چ ِ ] (اِ صوت مرکب ) حکایت آوازِ شکستن تخمه ٔ هندوانه و خربوزه و غیره . صدائی که چون تخمه ٔ هندوانه و خربوزه با دندان شکنند، به گوش رسد.
-
چرت زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نیمخواببودن ۲. تهویم، به خواب کوتاه رفتن
-
چرت گفتن
واژگان مترادف و متضاد
یاوه گفتن، حرف مفت زدن، چرند گفتن، مهمل بافتن، مزخرف گفتن، لیچار بافتن، یاوهسرایی کردن
-
چرت گفتن
واژگان مترادف و متضاد
یاوه گفتن، حرف مفت زدن، چرند گفتن، مهمل بافتن، مزخرف گفتن، لیچار بافتن، یاوهسرایی کردن
-
چرت بردن
لغتنامه دهخدا
چرت بردن . [ چ ُ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) خوابی سبک بردن کسی را. آثار خستگی و خواب نمودار شدن کسی را. || مجازاً، بمعنی غافل ماندن و غفلت کردن .