کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چرایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چرایی
/če(a)rāy(')i/
معنی
چرنده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
علت، دلیل، سبب، انگیزه
دیکشنری
argument
-
جستوجوی دقیق
-
چرایی
واژگان مترادف و متضاد
علت، دلیل، سبب، انگیزه
-
چرایی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به چرا) [قدیمی] če(a)rāy(')i چرنده.
-
چرایی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) čerāy(')i علت؛ دلیل؛ سبب.
-
واژههای مشابه
-
گیاه چرایی
لغتنامه دهخدا
گیاه چرایی . [ چ َ] (حامص مرکب ) عمل گیاه چر. رجوع به گیاچرایی شود.
-
جستوجو در متن
-
علت
فرهنگ واژههای سره
چرایی، شوند
-
czarisms
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرایی ها
-
capillariness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرایی
-
گیاچرایی
لغتنامه دهخدا
گیاچرایی . [ چ َ ] (حامص مرکب ) مخفف گیاه چرایی . عمل گیاه چر. رجوع به گیاه چرایی شود.
-
periodic grazing, intermittent grazing
چرای دورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] چرایی که بهصورت متناوب در هر مرتع انجام بشود
-
czarism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرایی، حکومت استبدادی و مطلقه، حکومت تزاری
-
corporality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرایی، جسمانیت، هستی جسمانی، جسم، بدن
-
لمیت
فرهنگ فارسی معین
(لِ مّ یَّ) [ ع . لمیة ] (مص جع .) چرایی ، کیفیت .
-
لم
واژگان مترادف و متضاد
۱. رمز، شگرد، فن، فوتوفن، قلق ۲. چرایی، لما ۳. فلج، لس