کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چراغ روشن کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چراغ روشن کردن
لغتنامه دهخدا
چراغ روشن کردن . [ چ َ / چ ِرَ / رُو ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) چراغ افروختن و برکردن و گرفتن و سوختن . (آنندراج ). چراغ برافروختن . گیراندن چراغ . فروزان ساختن چراغ . کبریت زدن چراغ . || آنست که چون صراف زرها بباد دهد و چیزی در ته بساطش نماند چراغ براف...
-
واژههای مشابه
-
چراغ آخر،چراغ الله
لهجه و گویش تهرانی
پولی که معرکهگیر پس از پولهای دیگر مطالبه میکند.
-
گل چراغ
لغتنامه دهخدا
گل چراغ .[ گ ُ ل ِ چ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قسمت بالای فتیله ٔ چراغ پس از سوختن . رجوع به گل چراغ گرفتن شود.
-
چراغ قوه
فرهنگ واژههای سره
چراغ دست
-
هفت چراغ
لغتنامه دهخدا
هفت چراغ . [ هََ چ ِ ] (اِ مرکب ) هفت ستاره . (آنندراج ).
-
stern light
چراغ پاشنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چراغ سفید ثابتی در پاشنۀ شناور با زاویۀ دید 135 درجه از خط میانی، یعنی در هر طرف 67/5 درجه از خط میانی، که از 2 مایلی پاشنه قابل رؤیت است
-
headlight, headlamp
چراغ جلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چراغ بزرگ اصلی در جلوی خودرو که از آن برای روشنایی و افزایش دید راننده استفاده میشود
-
masthead light, steaming light
چراغ دکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چراغ سفید درخشان نصبشده بر روی سردکل در راستای میانخط شناور که نوری ممتد را در شعاع 22/5 درجه در سطح افق میتاباند و به نحوی تعبیه شده است که نور آن از جلو تا 22/5 درجۀ پسورگه در دو طرف شناور قابل رؤیت است
-
advisory light
چراغ راهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] چراغی بر روی بدنۀ هواگرد، بهویژه هواگرد ناونشین، برای نشان دادن وضعیت ارابۀ فرود و قلاب و بال و زاویۀ تقرب و سرعت هواپیما و مانند آنها، برای اطلاع افسر ایمنی فرود مستقر در ناو
-
traffic signal, traffic light, stop light
چراغ راهنمایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] دستگاهی متشکل از سه چراغ زرد و سبز و قرمز برای تنظیم عبور وسایل نقلیه، بهویژه در تقاطعها
-
steering light
چراغ سکانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چراغی که در پاشنۀ شناور یدککننده نصب میشود تا کشتی یدکشونده برای سکانگیری از نور آن استفاده کند
-
tail light, rear light, tail lamp
چراغ عقب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چراغ قرمز هشداردهنده در عقب خودرو
-
anchor light
چراغ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چراغی در سینۀ شناورِ درلنگر که شبهنگام از تمام جهات قابل رؤیت است
-
nearsighted traffic light, nearsighted
چراغ مجاور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی چراغ راهنمایی که قبل از تقاطع، برای اطلاع از وضعیت عبورومرور نصب شود متـ . مجاور