کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چراغ حصاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چراغ حصاری
لغتنامه دهخدا
چراغ حصاری . [ چ ِ ح ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان سجاسرورد، بخش قیدار شهرستان زنجان که در 17هزارگزی شمال باختری قیدار و یک هزارگزی راه مالرو عمومی واقع شده . کوهستانی و سردسیر است و 190 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ، محصولش غلات ، بنشن ، انگور و قلمستا...
-
واژههای مشابه
-
چراغ آخر،چراغ الله
لهجه و گویش تهرانی
پولی که معرکهگیر پس از پولهای دیگر مطالبه میکند.
-
گل چراغ
لغتنامه دهخدا
گل چراغ .[ گ ُ ل ِ چ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قسمت بالای فتیله ٔ چراغ پس از سوختن . رجوع به گل چراغ گرفتن شود.
-
گرفتن چراغ
لغتنامه دهخدا
گرفتن چراغ . [ گ ِ رِ ت َ ن ِچ ِ ] (مص مرکب ) خاموش کردن آن . (آنندراج ) (غیاث ).
-
چراغ زدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. روشن وخاموش کردن (چراغ خودرو)، علامت دادن، چراغ دادن ۲. چشمک زدن، اشاره کردن
-
چراغ قوه
فرهنگ واژههای سره
چراغ دست
-
هفت چراغ
لغتنامه دهخدا
هفت چراغ . [ هََ چ ِ ] (اِ مرکب ) هفت ستاره . (آنندراج ).
-
gaffer grip, bear trap
چراغآویز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] میلهای سبک اما محکم که با نیروی فنر در بین دو دیوار قرار میگیرد و از آن برای نصب و آویزان کردن چراغ استفاده میشود
-
distress light
چراغ اضطرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چراغی که روشن شدن آن در کشتی وضعیت اضطراری را نشان میدهد
-
stern light
چراغ پاشنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چراغ سفید ثابتی در پاشنۀ شناور با زاویۀ دید 135 درجه از خط میانی، یعنی در هر طرف 67/5 درجه از خط میانی، که از 2 مایلی پاشنه قابل رؤیت است
-
license plate lamp, license plate light, rear license plate lamp, rear license plate light
چراغ پلاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چراغ سفیدرنگی که پلاک عقب خودرو را روشن میکند
-
brake light, stop light, brake lamp
چراغ ترمز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از چراغهای قرمز عقب خودرو که در هنگام ترمزگیری روشن میشود
-
headlight, headlamp
چراغ جلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چراغ بزرگ اصلی در جلوی خودرو که از آن برای روشنایی و افزایش دید راننده استفاده میشود
-
anticollision light
چراغ خطر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] چـراغ چشمکزنـی که در شب یـا در شرایطی که دید کاهش مییابد، برای افزایش رؤیتپذیری هواگَرد آن را روشن میکنند