کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چخان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چخان
/čaxān/
معنی
۱. کوشنده.
۲. ستیزهکننده.
۳. (قید) در حال کوشیدن.
۴. (قید) در حال ستیزه کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چخان
لغتنامه دهخدا
چخان . [ چ َ ] (اِخ ) نام موضعی است غیر معلوم . (برهان ). نام موضعی . (ناظم الاطباء).
-
چخان
لغتنامه دهخدا
چخان . [ چ َ ] (ترکی ، ص ) چاخان . متملق . (ناظم الاطباء). زبان باز. تملق گوی . چاخان . چاپلوس . حقه باز. چاخان چی . رجوع به چاخان و چاخان چی شود. || (اِ) تملق . (ناظم الاطباء). چاخان بازی . چرب زبانی . خوش آمدگویی . چاپلوسی . رجوع به چاپلوسی و چاخان...
-
چخان
لغتنامه دهخدا
چخان . [ چ َ ] (نف ، ق ) ستیزه کنان . (برهان ) (آنندراج ). ستیزه کننده . (ناظم الاطباء). ستیزه کننده میباشد. (انجمن آرا). آنکه ستیزه کند. || سعی کنان . (برهان ). سعی و جهد کننده . (ناظم الاطباء). کوشا و ساعی .
-
چخان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [قدیمی] čaxān ۱. کوشنده.۲. ستیزهکننده.۳. (قید) در حال کوشیدن.۴. (قید) در حال ستیزه کردن.
-
واژههای مشابه
-
چخان کردن
لغتنامه دهخدا
چخان کردن . [ چ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تملق کردن . (ناظم الاطباء). چاخان کردن . چاپلوسی کردن . تملق گفتن . بسخن دروغ کسی را فریفتن . رجوع به چاخان کردن شود.