کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چتلاقوچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چتلاقوچ
/čatlāquč/
معنی
= چاتلانقوش
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چتلاقوچ
لغتنامه دهخدا
چتلاقوچ . [ چ َ] (ترکی ، اِ) رجوع به چتلاقوج و چتلانقوش و بن شود.
-
چتلاقوچ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] ‹چتلانقوش› (زیستشناسی) čatlāquč = چاتلانقوش
-
جستوجو در متن
-
چتلانقوش
لغتنامه دهخدا
چتلانقوش . [ چ َ] (ترکی ، اِ) بن . بنه . حبةالخضراء. ضِرامه . بوکلک . بُطم . ضِرو. چتلاقوج . چتلاقوچ . میوه ٔ درخت بنه . رجوع به چتلاقوج و چتلاقوچ شود.
-
چتلاقوج
لغتنامه دهخدا
چتلاقوج . [ چ َ ] (ترکی ، اِ) میوه ٔ درخت بنه و جاملا. چتلاقوچ . (ناظم الاطباء). رجوع به چتلانقوش و بن شود.
-
وشک دانه
لغتنامه دهخدا
وشک دانه . [ وُ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) ون را گویند که چتلاقوچ باشد، و آن را به عربی حبةالخضراء خوانند. (برهان ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرا). چاتلانقوش که میوه ٔ درخت بنه است . (فرهنگ فارسی معین ).
-
ونژد
لغتنامه دهخدا
ونژد. [ وَ ژَ ] (اِ مرکب ) (از: ون + ژد) صمغ درخت ون باشد که درخت چتلاقوچ است ، چه ژد به معنی صمغ است ، و با زای هوز هم آمده . (برهان ) (آنندراج ). صمغ درخت ون . رجوع به ونیژد شود.
-
بوی کلک
لغتنامه دهخدا
بوی کلک . [ ک َ ل َ ] (اِ مرکب ) میوه ای است مغزدار که آنرا بترکی چتلاقوچ گویند. (برهان ). همان بوکلک است که مغز آنرا خورند و بترکی چتلاقوچ گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). بوی کلک و میوه ٔدرخت بنه . (ناظم الاطباء). بن . حبةالخضراء. بطم . چتلاقوش . مشغ...
-
بنگل
لغتنامه دهخدا
بنگل . [ ب ُ گ ُ ] (اِ مرکب ) درخت گل . (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء). || ثمر درخت گل . (برهان ) ثمر درخت گل که آنرا گلبن خوانند. (انجمن آرا). چنانکه درخت نار را ناربن گویند. (آنندراج ). میوه ٔ درخت گل . (ناظم الا...
-
بنک
لغتنامه دهخدا
بنک . [ ب َ ن َ ] (اِ مصغر) مصغر بن است که حبةالخضرا و چتلاقوچ باشد و آن بیشتر در کوهها و جنگلها حاصل میگردد. (برهان ) (از فرهنگ فارسی معین ). میوه ٔ معروف . (رشیدی ).مصغر بن است که حبةالخضراء و چتلاقوچ باشد و به قهوه مشهور است . (آنندراج ). مصغر بنه...
-
ون
لغتنامه دهخدا
ون . [ وَ ] (اِ) زبان گنجشک ، و آن درختی است که چوبی محکم دارد و از آن الوار سازند و در ساختمانهابه کار برند. این درخت در جنگل ها بسیار روید. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به زبان گنجشک شود. || میوه ای است مغزدار که به ترکی چتلاقوچ و به عربی حبةا...
-
بوکلک
لغتنامه دهخدا
بوکلک . [ ک َ ل َ ] (اِ) میوه ای است مغزدار که آنرا «ون » گویند و ترکان ، چتلاقوچ و عربان ، حبةالخضراء خوانند. (برهان ). بن کوهی است و آن حبه ای است سبز و کوچک و آنرا انجکک نیز گویند و ترکان آنرا چتلاقوج و عربان ، حبةالخضرا و بهندی ، قهوه خوانند. (آن...
-
بنه
لغتنامه دهخدا
بنه . [ ب َ ن َ / ن ِ ] (اِ) طناب باریک . (برهان ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ).- بنه ٔ بنایی ؛ ریسمان بنایی . (ناظم الاطباء).|| میوه ٔ درخت خرمابن که چاتلانقوش نیز گویند. (ناظم الاطباء). گیاه درختی از تیره ٔ سماقی ها که شبیه پسته ٔ معمولی است...