کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چای کار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
transport cafe
چایخانۀ بینراهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محلی برای عرضۀ چای و نوشیدنیهای معمولی دیگر در کنار جاده بهویژه برای رانندگان ماشینهای سنگین
-
tea bag
چای کیسهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] خردهچای خشک که درون کیسۀ نازک کوچکی جای دارد و برای استفاده آن را در آب جوش اندازند
-
Stachys lavandulifolia
سنبلهای چایکوهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] گونهای سنبلهای به شکل گیاه چندسالۀ بوتهای با برگهای طوقهای در شاخههای عقیم و ساقههای گلدهندۀ متعدد و کرکدار و برگهای قاعدهای مستطیلی و تقریباً بیُدمبرگ و مستطیلی ـ سرنیزهای و واژسرنیزهای و چرخههای گل معمولاً دور از یکدی...
-
تازه آباد قوری چای
لغتنامه دهخدا
تازه آباد قوری چای . [ زَ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ییلاق بخش حومه ٔ شهرستان سنندج است که در 32هزارگزی خاور سنندج و 10هزارگزی شمال شوسه ٔ سنندج و همدان واقع است و جلگه و سردسیر است و 500 تن سکنه دارد، کردی . آب آن از چشمه . محصول آن غلات . شغل اهالی ...
-
قره چای حاجی علی
لغتنامه دهخدا
قره چای حاجی علی . [ ق َ رَ ی ِ حا ع َ ] (اِخ )دهی جزء دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 25 هزارگزی باختر سراسکند و 20 هزارگزی شوسه ٔتبریز به میانه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است . سکنه ٔ آن 558 تن . آب آن از چشمه و رودخانه و...
-
قره چای نقشی
لغتنامه دهخدا
قره چای نقشی . [ ق َ رَ ی ِ ن َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در 25 هزارگزی شمال سراسکند و 7 هزارگزی شوسه ٔ تبریز به میانه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است . سکنه ٔ آن 316 تن . آب مشروب آن از چشمه و محصول آن غ...
-
چای صاف کن
لغتنامه دهخدا
چای صاف کن . [ ک ُ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) چای صافی . صاف کننده ٔ چای . آلت مخصوص صاف کردن چای . رجوع به چای صافی شود.
-
قاشق چای خوری
دیکشنری فارسی به عربی
ملعقة الشاي
-
نون و چای
لهجه و گویش تهرانی
صبحانه فقرا
-
قهوه و چای
فرهنگ گنجواژه
نوشیدنیهای گرم.
-
چای و قلیان
لهجه و گویش تهرانی
وسایل رفع خستگی
-
چای و شربت
فرهنگ گنجواژه
نوشیدنی.
-
چای و غذا
فرهنگ گنجواژه
خوردنی.
-
چای و غلیان
فرهنگ گنجواژه
وسائل رفع خستگی.
-
نان و چای
فرهنگ گنجواژه
صبحانه.