کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چای خانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چای خانه
لغتنامه دهخدا
چای خانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِمرکب ) چای پزخانه . قهوه خانه . کافه . محل چای خوردن . || جاهایی در بین راه و کنار جاده ٔ کاروانی که سابقاً اسب های کالسکه را در آنجا عوض میکردند.
-
واژههای مشابه
-
غازان چای
لغتنامه دهخدا
غازان چای . (اِخ ) نام رودی در سر راه تهران به مازندران نزدیک به فیروز کوه .
-
گل چای
لغتنامه دهخدا
گل چای . [ گ ُ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی گل سرخ است که بدین نام خوانده میشود. (یادداشت مؤلف ).
-
گنجه چای
لغتنامه دهخدا
گنجه چای . [ گ َ ج َ / ج ِ ] (اِخ ) رودخانه ای است که گنجه بر کنار آن واقع شده است . رجوع به گنجه و لاروس بزرگ ذیل «یلی زاوت پل » شود.
-
کانی چای
لغتنامه دهخدا
کانی چای . (اِخ ) دهی است از دهستان اوباتو بخش دیواندره شهرستان سنندج .واقع در 24هزارگزی شمال دیواندره و 8 هزارگزی شمال شوسه ٔ دیواندره به سقز. ناحیه ای است کوهستانی سردسیرو دارای 140 تن سکنه . از چشمه مشروب میشود و محصولاتش غلات ، حبوب و لبنیات است ...
-
tea time/ teatime
وقت چای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] زمانی برای پذیرایی با چای بین 4 تا 30 :5 بعدازظهر
-
iced tea, ice tea
یخچای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوشیدنی چای سرد
-
آجی چای
فرهنگ واژههای سره
تلخه رود
-
سقرلوی چای
لغتنامه دهخدا
سقرلوی چای . [ س َ ق َ ] (اِخ )دهی از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل ، دارای 444 تن سکنه است . آب آن از چشمه و رود بالخو و محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
علف چای
لغتنامه دهخدا
علف چای . [ ع َ ل َ ف ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به هوفاریقون شود.
-
cafeteria
چایخانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محلی برای عرضۀ چای و نوشیدنیهای معمولی دیگر به مشتریان که غالباًً در مکانهای پررفتوآمد دایر میشود
-
aromatic tea
چای عطری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی چای که عطرمایه به آن اضافه شده باشد
-
instant tea
چای فوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پودری که با حل کردن در آب گرم بهصورت چای آماده درآید
-
چایکوهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] ← سنبلهای چایکوهی