کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاییدَن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاییدَن
لهجه و گویش بختیاری
čâidan چاییدن، سرماخوردگىاى که موجبکوفتگى عضلات بدن شود.
-
واژههای مشابه
-
چاییدن
واژگان مترادف و متضاد
زکام شدن، سرماخوردن
-
چاییدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) سرما خوردن ، ناخوش شدن .
-
چاییدن
لغتنامه دهخدا
چاییدن . [ دَ ] (مص ) چایمان کردن . زکام کردن . چاهیدن . (ناظم الاطباء). سرما خوردن . (ناظم الاطباء). نزله کردن . رجوع بچایمان کردن و زکام کردن و سرما خوردن و سرد شدن شود. || سخت سرد شدن چیزی ، مانند مشروب و مواد غذایی در مجاورت یخ یا درون یخچال .
-
چاییدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹چاهیدن› čāy(')idan ناخوش شدن از سرماخوردگی؛ سرما خوردن؛ مبتلا به زکام شدن.
-
دهن چاییدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ هَ. دَ) (مص ل .) (عا.) کنایه از: از عهده برنیامدن ، بی پاسخ گذاشتن .
-
چائیدن،چاییدن،چایمون
لهجه و گویش تهرانی
سرما خوردن .دهنت نچاد!:حرف گُنده میزنی
-
واژههای همآوا
-
چاییدن
واژگان مترادف و متضاد
زکام شدن، سرماخوردن
-
چاییدن
فرهنگ فارسی معین
(دَ) (مص ل .) سرما خوردن ، ناخوش شدن .
-
چاییدن
لغتنامه دهخدا
چاییدن . [ دَ ] (مص ) چایمان کردن . زکام کردن . چاهیدن . (ناظم الاطباء). سرما خوردن . (ناظم الاطباء). نزله کردن . رجوع بچایمان کردن و زکام کردن و سرما خوردن و سرد شدن شود. || سخت سرد شدن چیزی ، مانند مشروب و مواد غذایی در مجاورت یخ یا درون یخچال .
-
چاییدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) ‹چاهیدن› čāy(')idan ناخوش شدن از سرماخوردگی؛ سرما خوردن؛ مبتلا به زکام شدن.
-
جستوجو در متن
-
چاهیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر لازم) [قدیمی] čāhidan = چاییدن