کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چایش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چایش
/čāyeš/
معنی
سرماخوردگی؛ زکام؛ چایمان؛ چاییدگی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
سرماخوردگی، زکام، چایمان، چاییدگی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چایش
واژگان مترادف و متضاد
سرماخوردگی، زکام، چایمان، چاییدگی
-
چایش
فرهنگ فارسی معین
(یِ) (اِمص .) نک چاییدن .
-
چایش
لغتنامه دهخدا
چایش . [ ی ِ ] (اِمص ) چاییدگی . سرماخوردگی .
-
چایش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [قدیمی] čāyeš سرماخوردگی؛ زکام؛ چایمان؛ چاییدگی.
-
جستوجو در متن
-
آنفلوآنزا
واژگان مترادف و متضاد
چایش، ریزش، زکام، سرماخوردگی
-
چایمان
فرهنگ فارسی معین
(اِمص .) چایش ، چاییدن .
-
زکام
واژگان مترادف و متضاد
آنفلوآنزا، چایش، ریزش، سرماخوردگی، نزله
-
سرماخوردگی
واژگان مترادف و متضاد
۱. چایش، ریزش، زکام ۲. آنفلوآنزا
-
آطوسا
لغتنامه دهخدا
آطوسا. [ طُ ] (اِخ ) نام چندین زن از دوده ٔهخامنشی و ازجمله دختر کورش ، و شاید واستی که در تورات نام او مسطور است هم او باشد. در اول زن برادر خویش کامبوزیا (کمبوجیه ) بود، پس از او با سمردیس مغ شوهر کرد و شوی سوم او دارایاوش (داریوش ) است و از او دو ...