کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاکری گج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاکری گج
لغتنامه دهخدا
چاکری گج . [ گ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بنت بخش شهرستان چاه بهار که در 58 هزارگزی جنوب باختر نیک شهر کنار راه بنت به کنارک واقع شده و 35 تن سکنه دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
-
واژههای مشابه
-
چاکری کردن
لغتنامه دهخدا
چاکری کردن . [ ک َ / ک ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نوکری کردن . خدمتگری کردن . ملازم خدمت کسی بودن یا شدن : نیرزد بخیل آنکه نامش بری و گر روزگارش کند چاکری .سعدی (از آنندراج ).
-
چاکری کردن
دیکشنری فارسی به عربی
خادم