کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاپلوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چاپلوس
/čāplus/
معنی
کسی که با چربزبانی و خوشامدگویی دیگری را فریب بدهد؛ خوشامدگو؛ چربزبان؛ متملق.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
چربزبان، خوشامدگو، زبانبهمزد، سالوس، ظاهرنما، کاسهلیس، متملق، مداهن، مداهنهگر، خایهمال، متصلف، کرنشگر، مجیزگو
دیکشنری
unctuous, fawner, flatterer, lackey, menial, obsequious, smooth-tongued, subservient, sycophant, yes man, sycophantic
-
جستوجوی دقیق
-
چاپلوس
واژگان مترادف و متضاد
چربزبان، خوشامدگو، زبانبهمزد، سالوس، ظاهرنما، کاسهلیس، متملق، مداهن، مداهنهگر، خایهمال، متصلف، کرنشگر، مجیزگو
-
چاپلوس
فرهنگ فارسی معین
(ص .) تملق گو، چرب زبان .
-
چاپلوس
لغتنامه دهخدا
چاپلوس . (ص ) متملق ریاکار. چرب زبان . کسی که گفتارش مخالف پندار و کردار وی باشد. آنکه به تو از تعظیم و مهربانی قولی و فعلی آن کند که در دل ندارد. کسی که به شیرین سخنی و چرب زبانی مردم را بفریبد. ذَمَلَّق ؛ مرد چاپلوس و مرد سبک تیززبان . (منتهی الارب...
-
چاپلوس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹چابلوس، چالبوس، چلبوس، چپلوس› čāplus کسی که با چربزبانی و خوشامدگویی دیگری را فریب بدهد؛ خوشامدگو؛ چربزبان؛ متملق.
-
چاپلوس
دیکشنری فارسی به عربی
تملق , متزلف
-
چاپلوس
واژهنامه آزاد
زبان باز
-
جستوجو در متن
-
تملق
فرهنگ واژههای سره
چاپلوس
-
متملق
فرهنگ واژههای سره
چاپلوس
-
چپلوس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مخففِ چاپلوس] [قدیمی] čaplus = چاپلوس
-
جابلوس
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) jāblus =چاپلوس
-
آشمال
لهجه و گویش تهرانی
چاپلوس
-
چپلوس
لغتنامه دهخدا
چپلوس . [ چ َ ] (ص ) مخفف چاپلوس است ، که زبان آور و فریبنده باشد. (برهان ) (آنندراج ). مخفف چاپلوس است . (جهانگیری ) (فرهنگ نظام ). چاپلوس و زبان آور و فریبنده . (ناظم الاطباء). رجوع به چاپلوس شود.
-
متملق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: متَملّق] mote(a)malleq چاپلوس؛ خوشامدگو.
-
sweetmouthed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیرین، چاپلوس