کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاه کوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چاه آخر
لغتنامه دهخدا
چاه آخر. [ خ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند که در 6 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند واقع شده . جلگه و گرمسیر است و 11 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
چاه آهن
لغتنامه دهخدا
چاه آهن . [ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نیکنان بخش بشرویه شهرستان فردوس که در 50 هزارگزی شمال بشرویه و 10هزارگزی نیکنان واقع شده ، کوهستانی و گرمسیر است و 15 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
چاه ابوعتبه
لغتنامه دهخدا
چاه ابوعتبه . [ هَِ اَ ع َ ب َ ] (اِخ ) ظاهراً چاهی بوده در نزدیکی شهر «مدینه ». مؤلف حبیب السیر نویسد: «... القصه حضرت مقدس نبوی صلوات اﷲ و سلامه علیه بعد از ترتیب لشکر و تهیه مایحتاج سفر ابن مکتوم را با ابورهم غفاری در مدینه ، خلیفه گذاشته بقولی د...
-
چاه ارژنگ
لغتنامه دهخدا
چاه ارژنگ . [هَِ اَ ژَ ] (اِخ ) چاهی در توران زمین که افراسیاب بیژن را در آن چاه زندانی کرد. چاه بیژن : به پیلان گردنکش آن سنگ راکه پوشد سر چاه ارژنگ را. فردوسی .رجوع به ارژنگ و چه ارژنگ شود.
-
چاه اسماعیل
لغتنامه دهخدا
چاه اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شهوار بخش میناب شهرستان بندرعباس که در 30 هزارگزی شمال میناب بر سر راه فرعی کهنوج به میناب واقع شده ، 45 تن سکنه دارد و دو مزرعه چاه شیرین و «قنبری »جزء این ده است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
-
چاه افضل
لغتنامه دهخدا
چاه افضل . [ اَ ض َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان عقدا بخش شهر بابک شهرستان یزد که در 30 هزارگزی شمال باختر اردکان و 6 هزار و پانصدگزی شوسه ٔ اردکان به عقدا واقع شده ، جلگه ، معتدل و مالاریایی است و 45 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و شغل ...
-
چاه انجیر
لغتنامه دهخدا
چاه انجیر. [ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سروستان شهرستان شیراز که در 23 هزارگزی باختر سروستان و 9 هزارگزی شوسه ٔ شیراز به سروستان واقع شده ، جلگه ، معتدل و مالاریائی است و 285 تن سکنه دارد. آبش از چاه ، محصولش غلات و تنباکو، شغل اهالی زر...
-
چاه انکرسنه
لغتنامه دهخدا
چاه انکرسنه . [ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «دهکده ای است در جلگه هرون آباد، دو منزلی کرمانشاهان . و از هرون آباد که به کرند میروند در طرف دست راست راه واقع است ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 132).
-
چاه اوگز
لغتنامه دهخدا
چاه اوگز. [ گ َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان منوچان بخش کهنوج شهرستان جیرفت که در 84 هزارگزی جنوب کهنوج بر سر راه فرعی کهنوج به میناب واقع شده و دارای 30 تن سکنه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
چاه بابل
لغتنامه دهخدا
چاه بابل . [ هَِ ب ِ / ب ُ ] (اِخ ) چاهی در بابل که هاروت و ماروت در آن محبوس اند. (آنندراج ). چاهی در بابل که دو ملک هاروت و ماروت در آن حبس میباشند. (ناظم الاطباء). چاهی که در آن هاروت و ماروت محبوسند. (فرهنگ نظام ).
-
چاه بار
لغتنامه دهخدا
چاه بار. (اِخ ) دهی است جزء دهستان رزقچای بخش پوبران شهرستان ساوه ، در 12 هزارگزی باختر نوبران و 3 هزارگزی راه عمومی . کوهستانی و سردسیر است و 238 تن سکنه دارد. محصولش غلات ، بادام و انگور، شغل اهالی زراعت ، گله داری و بافتن قالیچه و جاجیم و راهش مال...
-
چاه بار
لغتنامه دهخدا
چاه بار. (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «چند آبادی است بناحیه ای از توابع بلوچستان ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 132).
-
چاه باز
لغتنامه دهخدا
چاه باز. (اِخ ) دهی است از دهستان سوسن بخش ایزه شهرستان اهواز، در 48 هزارگزی شمال خاوری ایزه . کوهستانی و گرمسیر است و 190 تن سکنه فارس و بختیاری دارد. آبش از چشمه ، محصولش گندم و جو، شغل اهالی زراعت وراهش مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
چاه بالو
لغتنامه دهخدا
چاه بالو. (اِخ ) دهی است از دهستان گله دار، بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 69 هزاروپانصد گزی جنوب خاور کنگان و 7 هزارگزی شمال راه عمومی پسرودک به بیرم واقع شده . جلگه ، گرمسیر و مالاریائی و 60 تن سکنه دارد. آبش از چاه ، محصولش غلات و تنباکو، شغل اهالی...
-
چاه بردی
لغتنامه دهخدا
چاه بردی . [ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حیات داود بخش گناوه شهرستان بوشهر که در 9 هزارگزی شمال گناوه و 8 هزارگزی شوسه گچساران به گناوه واقع شده . جلگه ، گرمسیر و مالاریائی است و 200 تن سکنه دارد. آبش از چاه ، محصولش غلات و خرما، شغل اهالی زراعت وراهش...