کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چالی سور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چالی سور
لغتنامه دهخدا
چالی سور. (اِخ ) دهی است ازدهستان سرشیوه بخش مریوان شهرستان سنندج که در 34 هزارگزی شمال خاوری دژ شاهپور و 8 هزارگزی شمال خاوری ویله واقع شده ، کوهستانی و سردسیر است و 150 تن سکنه دارد. آبش از چشمه ها و محصولش غلات ، توتون و لبنیات است . شغل اهالی زرا...
-
واژههای مشابه
-
چالى
لهجه و گویش بختیاری
čâli گودى.
-
سوخته چالی
لغتنامه دهخدا
سوخته چالی . [ ت َ ] (اِخ ) طایفه ای از ایل بچاقچی کرمان . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 95).
-
اله چالی کاردگر
لغتنامه دهخدا
اله چالی کاردگر. [ اَ ل َ گ َ ] (اِخ ) از دیههای بارفروش مازندران . (مازندران و استرآباد رابینو ص 117 و ترجمه ٔ همان کتاب ص 157). و رجوع به اﷲچال شود.
-
جستوجو در متن
-
گیلی کران
لغتنامه دهخدا
گیلی کران . [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرشیوه بخش مریوان شهرستان سنندج . واقع در 40هزارگزی شمال خاوری دژ شاهپور و 6 هزارگزی شمال خاوری چالی سور. محلی کوهستانی و هوای آن سردسیر و سکنه ٔ آن 150 تن است . آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ،...