کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاق و چِله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاق و چِله
فرهنگ گنجواژه
چاق، فربه، شاداب و سرحال.
-
واژههای مشابه
-
چاق شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. فربه شدن، گوشتالو شدن ≠ لاغر شدن ۲. پروار شدن، پرواری شدن ≠ لاغر شدن ۳. بهبود یافتن، بهشدن، معالجه شدن
-
چاق کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. فربه کردن، پروار کردن، ۲. بهبودی بخشیدن، معالجه کردن
-
ponderocrescive
چاقکننده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] ویژگی غذاهایی که باعث افزایش وزن میشوند
-
چاق کردن
فرهنگ فارسی معین
(کَ دَ) (مص م .) (عا.) 1 - سرِ حال آوردن . 2 - آماده کردن قلیان ، چپق یا وافور برای استعمال .
-
تنگ چاق
لغتنامه دهخدا
تنگ چاق . [ت َ ] (اِخ ) دهی از بخش ایزه ٔ شهرستان اهواز است که 205 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
چاق شدن
دیکشنری فارسی به عربی
سمن , مجموعة
-
چاق کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سمن
-
چاق وچله
دیکشنری فارسی به عربی
مجموعة
-
دماغ چاق
لهجه و گویش تهرانی
سرحال/ دماغ بزرگ
-
چاق سلامتی
لهجه و گویش تهرانی
احوال پُرسی
-
چاق لَمبه
لهجه و گویش تهرانی
چاق پفکی
-
دماغ چاق
واژهنامه آزاد
دماغ بزرگ، دماغ فربه
-
کار چاق کنی
فرهنگ فارسی معین
(کُ) [ فا - تر. ] (حامص .) دلالی .