کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاق و چله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کار چاق کردن
لغتنامه دهخدا
کار چاق کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) روبراه کردن کار. || وساطت در انجام گرفتن کاری .
-
اره چاق کردن
لغتنامه دهخدا
اره چاق کردن . [ اَرْ رَ / رِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تیز کردن دندانه های اَرّه .
-
اره چاق کن
لغتنامه دهخدا
اره چاق کن . [ اَرْ رَ / رِ ک ُ ](نف مرکب ) آنکه دندانه های ارّه ٔ کُندشده تیز کند.
-
چاق آزادى کِردن
لهجه و گویش بختیاری
čâq âzâdi kerdan احوالپرسى کردن، جویاى حال یکدیگرشدن.
-
قیلون چاق کردن
لهجه و گویش بختیاری
qeylun čâq kerdan غلیان چاق کردن.
-
چپق چاق کِردن
لهجه و گویش بختیاری
čopoq čâq kerdan چپق چاق کردن، چپق روشن کردن.
-
چپق چاق کردن
لهجه و گویش تهرانی
بلا سر کسی آوردن
-
قال چاق کردن
لهجه و گویش تهرانی
فتنه برپا کردن
-
کار چاق کن
لهجه و گویش تهرانی
کسی که با رشوه کار ها را انجام می دهد
-
سرچاق کنی، غلیان/چپق چاق کنی
لهجه و گویش تهرانی
شغل چاق (روشن)کردن وسایل دخانی
-
واژههای همآوا
-
چاقوچله
واژگان مترادف و متضاد
۱. گوشتالو، فربه ۲. سالم، تندرست، قبراق، سرحال
-
چاق و چِله
فرهنگ گنجواژه
چاق، فربه، شاداب و سرحال.
-
جستوجو در متن
-
haggy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاق و چله
-
گوشت
لهجه و گویش تهرانی
چاق و چله