کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاقچور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چاقچور
/čāqčur/
معنی
شلوار گشاد و بلندی که زنان ایرانی در زیر چادر میپوشیدند؛ دولاغ.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پاخچور، دولاغ، شلوارگشاد زنانه
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاقچور
واژگان مترادف و متضاد
پاخچور، دولاغ، شلوارگشاد زنانه
-
چاقچور
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) شلوار گشاد و بلند زنانه ، که از کف پا تا کمر را می پوشاند.
-
چاقچور
لغتنامه دهخدا
چاقچور. (اِ) چاخچور. چاقشور. دولاغ . شلواری فراخ و دو پاچه بهم پیوسته که از کمر تا نوک انگشتان پای را مستور میداشت و زنان هنگام بیرون رفتن از خانه میپوشیدند. نوعی جامه ٔ زنانه مخصوص پوشانیدن هردو پای از بالای ران تا نوک انگشتان . لباسی است مخصوص پای ...
-
چاقچور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹چاخچور، چاقشور، چقشور، چاخشور، چخجیر› [منسوخ] čāqčur شلوار گشاد و بلندی که زنان ایرانی در زیر چادر میپوشیدند؛ دولاغ.
-
چاقچور
لهجه و گویش تهرانی
لباس جوراب و شلواری مانند که دو پا در داخل آن رفته و به شکم میبندند.
-
واژههای مشابه
-
چادر چاقچور
لغتنامه دهخدا
چادر چاقچور. [ دَ / دُ ](اِ مرکب ) جامه ٔ زنان آنگاه که از خانه بیرون میرفتند مرکب از شلواری فراخ و دوپاچه بهم پیوسته که از کمر تا نوک انگشتان پای را می پوشید (چاقچور) و چادری چون عبایی فراخ که از فرق سر تا پای ایشان میرسید.
-
چادر چاقچور
لهجه و گویش تهرانی
چادر و چاقچور ، شلواری مانند که دو پا در داخل آن رفته و به شکم میبندند.
-
چادر چاقچور کردن
لغتنامه دهخدا
چادر چاقچور کردن . [ دَ / دُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ملبس به چادر و چاقچور شدن . چادر و چاقچور پوشیدن . || کنایه از آماده شدن زن برای خارج شدن از خانه .
-
چادر چاقچور کردن
لهجه و گویش تهرانی
آماده بیرون رفتن از خانه شدن
-
چادر و چاقچور
فرهنگ گنجواژه
پوشش زنان.
-
جستوجو در متن
-
چاخچور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [منسوخ] čāxčur = چاقچور
-
دولاغ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [ترکی] [قدیمی] dulāq = چاقچور
-
چقشور
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] čaqšur = چاقچور