کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چاقاچاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چاقاچاق
/čāqāčāq/
معنی
= چاکاچاک
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
چاقاچاق
لغتنامه دهخدا
چاقاچاق . (اِ صوت مرکب ) طراق طراق . شراق شراق . چاق چاق . صدایی که از شکستن چیزی برخیزد : می شکست آن بند ز آن بانگ بلندهر طرف میرفت چاقاچاق بند. مولوی .و رجوع به چاق چاق شود.
-
چاقاچاق
فرهنگ فارسی عمید
(اسم صوت) [قدیمی] čāqāčāq = چاکاچاک
-
جستوجو در متن
-
چاق چاق
لغتنامه دهخدا
چاق چاق . (اِ صوت مرکب ) چاقاچاق . تاق تاق . طراق طراق . صدایی که از خورد شدن و شکستن چیزی برخیزد : بِسرِ شَد گاهیش نرم و گه درشت زو برآرد چاقچاقی زیر مشت .مولوی .