کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چارهنگام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
چارهنگام
لغتنامه دهخدا
چارهنگام . [ هَِ ] (اِ مرکب ) چهارهنگام . چهارفصل .چارموسم . بهار و تابستان و پائیز و زمستان . فصول اربعة. || چهار وقت صبح و ظهر و عصر و شب .
-
جستوجو در متن
-
چارفصل
لغتنامه دهخدا
چارفصل . [ ف َ ] (اِ مرکب ) چهارفصل . چارموسم . چارهنگام . چارفصل سال . بهار و تابستان و پائیز و زمستان . ربیع و صیف و خریف و شتاء : در چنین فصل تا بخانه ٔ شاه داشته طبع چارفصل نگاه . نظامی .آنچه مقصود شد در این پیکارچارفصل است به ز فصل بهار.نظامی .