کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
چارقد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
چارقد
/čārqad/
معنی
پارچۀ نازک چهارگوشه که زنان برسر میکنند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
چارق، حجاب، روسری، لچک، محجر، مقصوره، مقنعه
دیکشنری
headdress, headgear, scarf
-
جستوجوی دقیق
-
چارقد
واژگان مترادف و متضاد
چارق، حجاب، روسری، لچک، محجر، مقصوره، مقنعه
-
چارقد
فرهنگ فارسی معین
(قَ) (اِمر.) روسری ؛ پارچه ای نازک و چهارگوش که خانم ها دو تا کرده و با آن موهای سر را می پوشانند.
-
چارقد
لغتنامه دهخدا
چارقد. [ ق َ ] (اِ مرکب ) جامه ای که زنان زیر چادر بر سر افکنند. پارچه ای سه گوشه یا چهارگوشه که زنان بر سر بندند. روسری . روپاک . معجر. مقنعه . خمار. نصیف . شالی که آن را دور سر پیچند و سر و گردن را بدان پوشند و ظاهراً مخفف «چادرقد» باشد. و رجوع بچا...
-
چارقد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فارسی. ترکی] ‹چهارقد› čārqad پارچۀ نازک چهارگوشه که زنان برسر میکنند.
-
چارقد
دیکشنری فارسی به عربی
منديل
-
چارقد
لهجه و گویش گنابادی
charghad در گویش گنابادی یعنی حجاب ، چادر ، پوشش یکپارجه باز پارچه برای بدن زن
-
واژههای مشابه
-
مقنعه، چارقد
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: čârqat طاری: čârqad طامه ای: čârqat طرقی: čârqad کشه ای: čârqat نطنزی: čârqat
-
چارقب،چارقد
لهجه و گویش تهرانی
روسری سفید پیره زنان،لچک
-
چادر و چارقد
فرهنگ گنجواژه
حجاب
-
جستوجو در متن
-
چارقَت
لهجه و گویش بختیاری
čârqat چارقد.
-
گیلِ چارقت
لهجه و گویش بختیاری
gil-e čârqat گوشه چارقد.
-
معجر
واژگان مترادف و متضاد
روسری، سرانداز، مقصوره، چارقد
-
واشامه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹واشام، باشامه› [قدیمی] vāšāme روسری زنان؛ چارقد؛ سراگوش.